اسم الکتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى المؤلف : جمعى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 343
مستبدانه عمل كنند و شخص حاكم نيز بعضاً در
اين دولتها قدرت مخوفى داشت، اما حوزه اعمال قدرت آنها محدود بود. براى مثال
چنگيزخان چهرهاى ترسناك و مستبد بود، اما مطمئناً قدرتش به پاى قدرت استالين
نمىرسيد.
ب) سرزمينى بودن
ويژگى دوم دولت مدرن، اين است كه به صورت يك تماميت جغرافيايى يا
ژئوپليتيك مشخص مىشود. اين دولت فضاى فيزيكى تعريف شدهاى را به خود اختصاص
مىدهد و بر آن ادعاى اقتدار مشروع دارد. ويژگى سرزمينى بودن از جانب متفكران
بسيارى مورد تأكيد قرار گرفته است، به نحوى كه از هابز گرفته تا انگلس و از وبر تا
تئوريسينهاى معاصر مانند مان(Mann) و گيدنز به اين ويژگى اشاره كردهاند. ويژگى
سرزمينى بودن فصل مميزه دولت مدرن از صورتبنديهاى سياسى ماقبل مدرن، مانند
نظامهاى امپراتورى است. امپراتوريهاى پيشين، فراماسيونهاى سياسى قدرتمند و وسيعى
بودند، اما آنها مانند دولت مدرن نبودند كه مرزهاى مشخصى داشته باشند.(Giddens ,5891 :94 -05)
در نظامامپراتورى، قانون در مركز حكومت متمركز بود و
مناطقپيرامونى، داراى حكومتهاى محلى با ميزان قابلتوجهى خودمختارى بودند.
امپراتور، خودمختارى مناطق را به رسميت مىشناخت و از قدرت حكّاممحلى ابراز
نارضايتى نمىكرد.
دولت مدرن با استفاده از نيروهاى نظامى و انتظامى منظم از تماميت
سرزمينىاش دفاع مىكند. اين دولت به هنگام نياز حتى براى حفاظت از قطعات بىارزش
سرزمين يا جزاير غيرمسكونى وارد جنگ مىشود و در اين راستا به هزينههاى
فوقالعاده فراوان و سود نسبتاً كم جنگ توجهى ندارد. براى نمونه، جنوب شرقى اروپا
همواره عرصه درگيرى دولتهاى اين منطقه بر سر دعاوى سرزمينى بوده است. دولتهاى جديد
اين منطقه هنوز نيز در مورد تعيين مرزهاى قانونى با يكديگر درگيرند. دولتها همچنين
به طرح ادعاهايى نه فقط در رابطه با داشتن قدرت بر بخش خاصى از سرزمين، بلكه در
مورد منابع طبيعى موجود در زير زمين، آبهاى احاطه كننده آن سرزمين و فضاى آن و
مهمتر از همه مردمان ساكن در آن مىپردازند.
اسم الکتاب : مردم سالارى دينى ماهيت، ابعاد و مسائل مردم سالارى دينى المؤلف : جمعى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 343