اسم الکتاب : مبانى حكومت اسلامي المؤلف : جوان آراسته، حسين الجزء : 1 صفحة : 54
شما پيشوايانى، راه يافته، هدايت شده،
پاكيزه و تكريم شدهايد ... خدا شما را به عنوان خليفه در زمين و ياوران دين
پسنديده است.
ج) تفاوت ميان امور وحيانى و امور سياسى
«حكومت و تدبير امور مملكتى كه عبارت از تمشيت امور روزمرّه مردم و
نظام اقتصادى و امنيتى آنهاست، همه از شاخههاى عقل عملى* و از موضوعات جزئيه و
متغيراتى به شمار مىروند كه پيوسته در حال نوسان و دگرگونى مىباشند و اين
نوسانها و دگرگونىه كه در موضوعات حسى و تجربى دايما اتفاق مىافتد قهرا وضع و
رابطه آنها را با كليات و فرامين وحى الهى متفاوت مىسازد و تشخيص صحيح موضوعات
تجربى به عهده خود مردم است.»[1] «در يك
كلام تمام اين امور كه درباره تدبير منزل، سياست مدن و آيين كشوردارى بيان گرديد
از مووضعات و رخدادهاى فرعيهاند كه شأن انبيا و مرسلين و امامان و به طريق اولى
نمايندگان خصوصى و عمومى ايشان نيست كه مداخله و تعيين موضوع نمايند.»[2] تكيه اصلى اين استدلال بر اين نكته
استوار است كه هر دين از جمله اسلام چون از ويژگى ثبات و استمرار برخوردار است و
محتواى آن تجديدشونده نيست نمىتواند خود را با تحولات اجتماعى كه همواره در حال
تغييرند، منطبق نمايد.
پاسخ اين ادعا از جهاتى قابل نقد است:
1. قرآن حكومت را كه از شاخههاى حكمت و عقل عملى* است با نبوت و