اسم الکتاب : مبانى حكومت اسلامي المؤلف : جوان آراسته، حسين الجزء : 1 صفحة : 123
يا امام معصوم عليه السّلام را بپذيرند و به
اصطلاح «تولّى» نمايند.[1] «تولّى»
از باب تفعل و به معناى ولايتپذيرى در فرهنگ شيعى است كه اگر هم از سوى اكثر مردم
و به صورت فراگير در قالب بيعت صورت نگيرد، لزوم اطاعت از امام معصوم و ولىّ امر،
مشروط به هيچ شرطى از جمله بيعت نبوده و وجوب آن به صورت مطلق مىباشد؛ به تعبير
ديگر، بيعت و اعلام اطاعت از ولايت يك وظيفه و تكليف است نه حق، نوعى عهد و ميثاق
است نه انتخاب مشروعيتزا.
دوم: وظيفه امام در برابر بيعت امت*: هر گاه از بيعت و اعمال نظر
سياسى شرايط اعمال ولاى از سوى پيامبر يا امام معصوم عليه السّلام فراهم گردد،
پذيرش بيعت و اعمال ولايت بر امام واجب است، زيرا عدم پذيرش و عدم اعمال ولايت به
تعطيل حدود الهى و اجرا نشدن احكام شرعى در جامعه اسلامى منجر خواهد شد و شارع
مقدس حكيم بر اين امر رضايت نداده است. سخن مولاى متقيان على عليه السّلام در خطبه
شقشقيه آشكارا بر همين مطلب دلالت دارد. شرايط بيان اين فرمايش زمانى است كه اوضاع
سياسى صدر اسلام پس از قتل عثمان منجر به اقبال عمومى مردم به سوى آن حضرت شد و
مصرانه از حضرت خواستند كه قدرت را در دست گيرد. در چنين شرايطى خود حضرت وظيفه
شرعى امام مسلمين را توضيح مىدهد:
لولا حضور الحاضر و قيام الحجة بوجود الناصر و ما أخذ اللّه على
العلماء ألّا يقارّوا على كظّة ظالم و لا سغب مظلوم لا لقيت حبلها على غاربها ...؛[2] به خدا سوگند، اگر نه اين بود كه مردم گرداگرد من جمع گشتهاند و به
يارىاى قيام نمودهاند و از اين جهت، حجت بر من تمام شده است واگر نبود عهد و
پيمانى را كه خداوند از دانشمندان هرجامعه گرفته كه در برابر شكمخوارگى ستمگران و
گرسنگى ستمديدگان سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را رها مىساختم ....