اين، همان كور دلى است كه در پى لجاجت و عناد و سرسختى در برابر
پذيرش حق پديد مىآيد و انسان را از ديدن روشنترين حقيقتهاى آفتاب گون، محروم
مىسازد.
اگر مولوى مىگويد:
چشم باز و گوش باز و اين عمى
در شگفت از چشم بندى خدا
اشاره به همين حقيقت است كه گاهى چشم سر مىبيند، ليكن چشم دل
نابيناست و البته كه اين كوردلى علل و اسباب و ريشهها و منشأهايى دارد كه بايد
آنها را شناخت و زدود، تا بصيرت حاصل آيد.
موهبت بينا دلى
به همان اندازه كه نداشتن بصيرت و كوردل بودن، بد و نشانه عقبماندگى
ذهنى و معرفتى است، بينا دلى موهبتى الهى به شمار مىرود و توفيقى كه نصيب هر كس
شود، با چشمى بازتر حقايق هستى را مىبيند و آن سوى ديوار محسوسات را هم تماشا
مىكند و به نوعى شهود مىرسد.
اين، عينكى است كه به چشم هر كس نمىزنند و جايزهاى است كه به