متفاوت. آزادى زنان با آرمانهاى افراطىتر
فمينيست دهه شصت تركيب شد. در طول اين دوره، عنوان نسل اول «جنبش آزادى زنان» در
تلاش براى دوباره متحد كردن و متمركز كردن احزاب فمينيستى بيشمارى كه در دهه گذشته
شكل گرفته بودند، تحت عنوان «آزادى زنان» نامگذارى شد. با اين حال، هنوز آنچه را
كه بهمعناى «فمينيسم» بود، نمىشد به سادگى تعيين كرد.
در ابتدا به نظر مىرسيد كه اگر زنان دهه 1970 قدرت، اعتبار و مقام
مردان را مىخواستند، مىبايست ثابت كنند كه زنان مشابه مردان هستند. منطقى بهنظر
مىرسيد كه تفاوت بيولوژيكى مردان و زنان را بهحداقل برسانيم و بر نقش نيرومندى
كه اجتماعىسازى در ساختار رفتار مردانه و زنانه بازى مىكند، تكيه كنيم. اما اين
اصلًا درست نبود. زمزمههاى مخفيانهاى در اواخر دهه شصت براى ايجاد موج جديد
فمينيسم، بهوجود آمده بود و در سال 1970 راه برگشتى وجود نداشت.
موج دوم فمينيسم نسل دوم با تحقيق در مورد قضايايى مثل مشابهت،
برابرى، اصل عموميت و شناخت علمى شروع مىشود و در عوض بهنظريههايى مثل تفاوت،
خاص بودن، تجسم، تعدّد، تناقض، و هويت مىانجامد.
فمينيستهاى موج دوم، در پاسخ به فمينيستهاى موج اول، استدلال
كردهاند كه فمينيستها بايد بهجاى نزاع براى برابرى و مشابهت ميان مردان و زنان،
تفاوت ميان مرد و زن را شناخته و ارج نهند. اين بهعنوان مذاكره تفاوت در مقابل
برابرى شناخته شده است. براى آنها كه درباره تفاوت