فمينيستهاى نابالغ (گرلى) عقيده دارند كه
قدرت و توانايى با «مانند مردان بودن» بهدست نمىآيد بلكه از «مورد علاقه مردان
بودن» بهدست مىآيد.
اين دختران نابالغ (كه محدوده سنّى آنها از بيست و چند سال تا چهل
سال است) اگر چه هنوز به لحاظ روحى به فمينيسم متعهد هستند، ادعا مىكنند كه ديگر
به كلام آنها متعهد نيستند. آنها عقيده دارند كه جدا از موج دوم رشد كردهاند و
آماده شروع جنبش خودشان هستند، جنبشى كه بيشتر با «بودن در مهمانى» اجرا مىشود تا
«بودن در انقلاب». ادعاى دختران نابالغ اين است: «هر كس كه خود را فمينيست
مىخواند، فمينيست است.»
دختران نابالغ سعى مىكنند بين ايده راستگراى فمينيسم- «زنانى كه
زنان ديگر را تشويق مىكنند همسرانشان را ترك كنند، بچههايشان را بكشند، به جادوگرى
و طلسم بپردازند، همجنسباز شوند و رژيم سرمايهدارى را از بين ببرند.»- و
ايدئولوژى چپگرا- «زنانى كه عقيده دارند همه روابط جنسى، تجاوز جنسى هستند، همه
مردان بد هستند، شما بايد همجنسباز باشيد، شما مىتوانيد لباسهاى دخترانه
بپوشيد يا آرايش دخترانه داشته باشيد، ازدواج كردن، ناتوانى است و غيره»- به تعادل
برسند. دختران نابالغ تلاش مىكنند كه موج دوم فمينيسم را با فرهنگ عمومى دخترانه
بياميزند.
متأسفانه بهنظر نمىرسد كه دختران نابالغ با زنان امروز در مورد
فمينيسم، تشابهى داشته باشند. زنان جوان بين 18 و 25 سال بسيار شبيه دانشجويى
هستند كه اين متن را با نقل قول او شروع كردم، يعنى علاقهاى به فمينيسم ندارند.