شود. جالب اينجاست كه وقتى خانمها قبل از
ساعت هفت مىرفتند كه راديو را بردارند، امام به آنها مىفرمايند:
راديو را بگذاريد سر جاى خود، من جريان را از راديوهاى خارجى شنيدم.
و جالبتر اين كه وقتى حاج احمد آقا و آقاى هاشمى خدمت ايشان رفتند، امام به آنها
دلدارى دادند و فوراً دستور تشكيل مجلس ترميم كابينه و انتخاب رييس ديوان عالى را
صادر فرمودند.[1]
ترور آيت اللّه خامنهاى
وقتى در سال 60 قضيه ترور آيت الله خامنهاى پيش آمد من در تهران
بودم. همه درمانده بودند كه اين خبر را چگونه به امام گزارش دهند. آقاى [حسن]
صانعى از من به عنوان طبيب سؤال كرد اگر من بخواهم اين خبر را به امام بدهم شما چه
تدبيرى پيشنهاد مىكنيد؟ فكر كردم و گفتم:
اگر يك قرص آرام بخش در داخل چاى ايشان حل كنيم و بعد از نيم ساعت
قضيه را مطرح كنيم خوب است. آقاى صانعى در مورد اين كار استخاره كرد بد آمد.
بعد خودشان اين قضيه را مضطربانه خدمت امام نقل كردند. سپس به من
گفتند فلانى قبل از اينكه مطلب را به امام بگويم، امام به من فرمودند:
در مورد آقاى خامنهاى مسألهاى پيش آمده است؟ بعد از تصديق من
فرمودند: به دكتر معالج ايشان بگوييد هر نيم ساعت تمام علايم حياتى ايشان اعم از
حال عمومى، فشار خون، تعداد نبض، تنفس و ... را به من گزارش كند.[2]
شما چه كاره هستيد؟
قضيه رفراندم و قبل از او قضيه طرح آن كه مجلس خبرگان منحل بشود، كه
در زمان دولت موقت اين طرح شد و بعد هم معلوم شد كه اساسش از اميرانتظام بود و آن
مسائل. آن وقت آمدند آقايان پيش ما، همين آقايانى كه، آقاى بازرگان و رفقايش
[بودند] و گفتند: ما خيال داريم كه اين مجلس را منحلش كنيم. من گفتم:
[1] - حجّتالاسلام انصارى كرمانى: برداشتهايى از سيره
امام خمينى قدس سره، ج 2، ص 272
[2] - دكتر پور مقدس: برداشت هايى از سيره امام خمينى
قدس سره، ج 1، ص 246