فصل چهل و سوم اندر باز نمودن احوال بد
مذهبان كه دشمن اين ملك و اسلاماند
فصل چهل و چهارم اندر خروج مزدك و مذهب او و هلاك كردن نوشيروان او
را و قوم او را
فصل چهل و پنجم اندر خروج سنباد گبر و پديد آمدن خرمهدينان
فصل چهل و ششم اندر بيرون آمدن قرمطيان و باطنيان در كوهستان و عراق
و شام و خراسان و خوزستان و بحرين و لحسا و مغرب و فساد و قتلها كه كردند
فصل چهل و هفتم اندر خروجهاى خرمهدينان بناحيت سپاهان و بابك
بآذربايگان
فصل چهل و هشتم اندر خزانه داشتن و نگاه داشتن و ترتيب آن]5 a[
فصل چهل و نهم اندر جواب دادن و گزاردن شغلهاى متظلّمان و انصاف
دادن
فصل پنجاهم اندر نگاه داشتن حساب مال ولايتها[1]
و نسق آن
*** 5- اول اين كتاب نظام الملك نوّر اللّه قبره بر بديهه سى و نه
باب گفته بود مختصر و برسانيده، بعد از آن تمييز كرد و بسبب رنجى كه بر دل او
مىبود از جهت مخالفان اين دولت يازده فصل ديگر در افزود و در هر فصلى آنچه لايق
آن فصل بود زيادت كرد و بوقت حركت بندهاى را داد و چون او را در راه بغداد آن
واقعه افتاد و باطنيان خروج كردند و مردم بزيان آمدند اين كتاب را آشكارا نيارست
كرد تا آنگاه كه عدل و انصاف و اسلام ببقاى خداوند عالم خلّد اللّه ملكه قوّت گرفت
ايزد تعالى اين دولت تا قيامت بداراد بحق محمد و آله.