responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سير الملوك (سياست نامه) المؤلف : خواجه نظام ‌الملک توسي    الجزء : 1  صفحة : 362

س 2 و نوروزنامه ص 59 س 1 يافته مى‌شود.

3. ماضى استمرارى شرطى بمعنى امكان‌

گاهى فعل ماضى استمرارى شرطى بمعنى امكان بكار مى‌رود، مثلا:

از هنر او بدانسته بودم كه با ده مرد برآويختى و هيچ گرگى از بيم او گرد گوسفندان من نيارستى گشت 33/ 1

يك تن از ايشان زنده بنجست كه خبر بولايت ايشان بردى 94/ 11

الپتگين را پسرى نمانده است كه بجايگاه او نشانديمى و بر خويشتن مهتر كرديمى 156/ 12

كسى بايستى معلوم گردانيدى اين حال 182/ 4

مى‌خواست كه گردن او بزدندى تا از جفا گفتن او برستى 185/ 18

كسى بايستى كه آن عهدنامه خليفه .... از خزانه او بدزديدى و يا بوجهى بدست آوردى و پيش من آوردى، هرچه بر من حكم كردى من بدادمى 203/ 11

(چنان دويدى كه همانا هيچ اسب او را در نيافتى- چهار مقاله ص 9 س 9)

4. استعمال وجوه شرطى در بيان رؤيا

در خواب ديدند كه قيامت آمدستى .... شده‌اندى .... مى‌برندى .... مى‌كندى ....

مى‌روندى 192/ 8

زاهدى او را در خواب ديد بر براقى نشسته و حوران و غلمان پيش و پس و بر دست راست و بر دست چپ او گرفته‌اندى و آهسته و خندان مى‌آرندى در روضه‌اى از روضه‌هاى بهشت 198/ 17

در خواب چنان ديدم كه آتشى عظيم قصد من كردى و من پناهى مى‌جستمى. شخصى با صورتى نيكو پيش من آمد، من او را گفتمى .... گفتى ..... 272/ 20

مجتبى مينوى حاشيه مفصلى درباره اين استعمال در نوروزنامه ص 96 س 4 نگاشته است، آنجا كه چهار مثال از فردوسى آورده است.

اين بيت از حافظ هم بنقل از عباس اقبال در اين باره مصداق دارد:

ديدم بخواب دوش كه ماهى برآمدى‌

كز عكس روى او شب هجران سرآمدى‌

ولى حافظ اينرا هم توانست بنويسد:

ديدم بخواب خوش كه بدستم پياله بود

و دوش ديدم كه ملايك در ميخانه زدند

اسم الکتاب : سير الملوك (سياست نامه) المؤلف : خواجه نظام ‌الملک توسي    الجزء : 1  صفحة : 362
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست