شكستن پيمان صلح، الغاى قرار موادعه كه بايد با اخطار قبلى صورت
گيرد.
" نسبت نبذ در موادعه پيغامبر (ص) با قريش بدان حضرت نمودن،
خلاف واقع است". (ص. 452)
نشوز
ناسازگارى كردن زن با شوهر و همچنين ستم و ناسازگارى شوهر با زن.
نصاب
اصل هر چيزى و بازگشت و جاى غروب آفتاب و آنقدر از مال كه زكات واجب
گردد بر وى مثلا گويند: نصاب نقره، دويست درهم و نصاب گوسفند، چهل و نصاب گاو، سى
رأس است.
نصاب سرقت
حداقل مالى كه دزديدن آن موجب قطع دست مىشود" و آن ربع دينار
است از طلاى خالص، پس در مادون آن قطع لازم نيايد" (ص. 347)
نفاس
خونى كه به دنبال زائيدن از زن دفع شود. مدت نفاس تا دهروز است.
" و حامل را قطع نكنند تا بچه نهد و نفاس بگذرد" (ص. 352)
نفر
بازگشت از سفر.
يوم النفر: روز بازگشت حاجيان" و در نفر تعجيل نفرمود" (ص.
375)
نفل
غنيمت. جمع آن انفال است" بعد از آن نفل را بيرون كنند"
(ص. 416) ر. ك.
تنفيل
نفير عام
فرمان بسيج همگانى به هنگام هجوم كفار به سرزمين اسلام كه در آن صورت
جهاد از صورت واجب كفائى خارج و واجب عينى مىشود.
" و نفير عام كه گفتهاند آن است كه امام امر كند همه كس را كه
بيرون روند به واسطه غلبه كفار و درآمدن ايشان به بلاد اسلام" (ص. 399)
نوائب
جمع نائبه در لغت: بلاها و حوادثى كه برسر آدمى مىآيد. در شرع عوارض
و مالياتهاى فوق العاده كه به مناسبت حوادث و آفات گرفته مىشود.
" چيزى است كه سلطان آنرا بر رعيت نهد به واسطه حدوث نائبهاى
در اسلام.
همچنانكه لشكر كفار قصد بلاد اسلام كرد و احتياج به امداد عساكر
است". (ص. 324)