بستدندى هم در آن موضع بر فقراء آنجا صرف
كردندى، و اگر چيزى فاضل بودى بدان حضرت آوردندى و بر فقراء مدينه صرف كردى. و از
عادت آن حضرت نبود كه از اسپ و برده و درازگوش و خيار و عسل و فواكه كه در كيل
نمىآيد و ذخيرهكردن را نمىشايد، زكات بستاند، مگر رطب و انگور كه از آن زكات
مىستد، و فرق نمىكرد ميان تروخشك آن. هر آن كسى كه زكات را بر آن حضرت آوردى او
را دعا كردى گاه چنين: اللّهم بارك فيه و فى اهله، و گاه فرمودى: اللّهم صلّ عليه
و متصدّق را نهى كردى كه صدقه خويش را باز خرد.
و شتران صدقه را بدست مبارك خويش داغ كردى، و غالبا داغ بر گوش
نهادى.
و گاه از براى مصالح اسلام قرض كردى، و بر مال صدقات حوالت فرمودى. و
گاه ضرورت دوساله از پيش طلب داشتى. اين است سخن كتاب «صراط مستقيم»، و از آنجا
سيرت آن حضرت صلى اللّه عليه و سلم در فراگرفتن زكات فهم مىگردد. و چون سلطان
بدان اقتدا نمايد و بموجب مذكور عمل كند سنت و طريقه آن حضرت را تتبع كرده باشد، و
از عهده آنچه او را بايد كرد و سزاوار باشد در امر زكات بيرون آمده باشد. اكنون
شروع در احكام خراج و عشر نمائيم، و التوفيق من اللّه- الكريم.