كه پيوسته ايشان را از آن تحذير نمايد كه
تصرف در اموال مصالح كنند يا تكثير در مال و اسباب نمايند. در كتاب «حلية
الاولياء» حافظ ابو نعيم اصفهانى رحمه اللّه تعالى آورده كه عمر بن الخطاب رضى
اللّه عنه به ابى موسى اشعرى كه از قبل او حاكم عراق بود كتابت نوشت و در آنجا
فرمود: ايّاك و ان تسمن فانّ- حتف الشّاة فى سمنه يعنى بپرهيز از آنكه فربه گردى،
پس بدرستى كه هلاك گوسفند در فربهى اوست. مراد آنكه به كثرت اموال و اسباب خود را
فربه مساز كه زمانه ترا در شهوات نفسانى هلاك گرداند، يا سبب عزل تو شود، همچنانچه
گوسفند چون فربه شد قصّاب او را بكشتن حاضر گرداند و لاغر را تعرض نمىرساند.
و در معنى كتابت امير المؤمنين عمر رضى اللّه عنه گفته شده:
گوسفندا
چون هلاكت فربهيست
لاغرت
بودن بهى اندر بهيست
اين است مجمل آداب عمل سلطان با امرا بعد از نصب، و احكام و مسائل
متعلقه بدانكه مذكور شد. و چون سلطان را حفظ مملكت، همچنانچه در روز مىبايد كرد
در شب هم مىبايد نمود، در اين فصل ان شاء اللّه احوال و احكام عسس ياد كنيم. و
باللّه التوفيق.
فصل دوم در بيان تعيين عسس و احكام او.
در كتاب «نهايه جزرى» گفته:
عسس اسمى است از عسّ يعسّ اذا طاف باللّيل يحرس الناس، همچو طلب كه
اسم كسى است كه چيزى جويد، و مىتواند بود كه جمع حرس كه جمع حارس است. و عسس كسى
است كه در شب طوف كند و حراست مردم نمايد و كشف كند از اهل ريبه. و در حديث عمر
رضى اللّه عنه آمده كه او عسسى مىكرد شبها در مدينه و طواف به شب مىنمود و حراست
مردم مىكرد. اين است سخن صاحب «نهايه».
بدان ايّدك اللّه تعالى كه بر سلطان واجب است كه حراست مردم نمايد در
شب و روز. پس اگر سلطان آمن باشد از دزدان و بد عملان و داند كه در مملكت او در
شبها فساد و ريبه نيست و اموال و اعراض مسلمانان مصون و