اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى الجزء : 1 صفحة : 370
بشر خواند، بايد زمام امور ملك مملكت و
قواعد اسلاميت را در دست او داد و او را دايه مهربانتر از مادر بايد خواند و
ناموس اسلام و حفظ مؤمنين را در دست پرخيانت او نهاد و اين گرگان آدمىخوار را
شبان يك مشت گوسفند بايد كرد و اين زاغان سيهكار را به جاى بلبلان در شاخسار
گلستان مسلمانان جاى بايد داد.
اگر سلطان ما احمقتر از معاويه نبود چگونه خانه خود را لانه ماران
خارجى كرد؟
روسيان كه بالفطره، تمامى دشمنان ايرانيان بودهاند، چه شده است كه
حال معلمان و پدران اين بيچارگان شدهاند؟
پركينگ رئيس بريگاد قزاق- كه آنى از دستور دولت متبوع خود تجاوز
نمىكند- سركرده تامى و جنگى مملكت مسلمانان مىشود. از ايام قديم تاكنون، تاريخ
خبر مىدهد كه اين فرقه وحشى چه صدماتى به ايران وارد آوردهاند و حال هم بر احدى
پوشيده نيست كه خيالات آنها در نقشه پوليتيك ايران و هندوستان به چه مقام است.
بعد از اينكه پادشاه، جاهل و شهوتپرست باشد و رجال دولت تمام از پى
اغراض در فكر لهو و لعب و ملّت هم بىعلم و نادان، البته اولياء امور دشمنان ما را
دايه و پرستار ما خواهند نمود و گرگان صحرائى را حافظ يك مشت برّه خواهند كرد.
بعد از اينكه اين قسم مردم كافر و لا مذهب بر ما مسلّط شدند، البته
مسجد ما را هدف گلوله توپ خواهند كرد و بر صغير و كبير ما رحم نخواهند نمود.
در خاطر دارم در زمان ناصر الدين شاه به تحريك بعضى فرنگى مآبها كه
ميل داشتند طهران يك دفعه پاريس شود، يك فرنگى موسوم به كنت منت فرت[1] را به روى كار آوردند و نظميه
طهران را به او واگذار نمودند و آن مار خوش خط و خال مسلمانان را به
[1] - كنت دو منت فرت: در سال 1296 هجرى قانون جامعى
براى پليس ايران تنظيم كرد و به تصويب شاه رسانيد و مأمور اجراى آن شد. او هوشمند
و كاردان بود و پس از مدتى بر اثر كوشش در حراست شهر و نظم بخشيدن به امور، مورد
توجه خاص شاه قرار گرفت، چنانكه روزى ناصر الدين شاه به مناسبت شايستگى و كفايتى
كه بارها از او ديده بود اين رباعى را گفت و به وى فرستاد:
سألتُ حبيبى
الوصلَ منه دُعابَةً
و أعْلَمُ
أنَّ الوصل ليس يكونُ
فمَاسَ دلالًا
و ابتهاجاً و قال لى
برفقٍ مجيباً(
ما سألتَ يَهُونُ)
اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى الجزء : 1 صفحة : 370