responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى    الجزء : 1  صفحة : 281

نمودند و با اهريمنان ديوسيرت شيطان‌فطرت مرافقت نمودند تا زمام ملك و سعادت ملّت و رشته تحفظ وطن عزيز خود را از هم گسيختند.»

چنانچه در نظر دارم، زمانى در تاريخ سير مى‌نمودم چنين نوشته بود:

يكى از ممالك روى زمين نامش چين و امپراطورش خود را خاقان روى زمين مى‌دانست و آن سلطان، خود را فرزند آسمان و تمام كره را مملكت خويش مى‌پنداشت و آن دولت آسمانى در اين دوره جهانى، عمرى جاودانى و حكومتى كامرانى نمود.

چون حوادث ايام و انقلابات ليل و نهار يك چندى او را دوچار[1] نگرديد، باد نخوت در دماغش سرايت كرد. دولت خود را از تمام دول، اقدم و ملّت خويش را بر تمام ملل، اعظم مى‌دانست. جمعيّت آن مملكت زياده از هشت صد كرور بود.

قبل از ولادت حضرت عيسى- عليه السلام- در فشار حملات تاتاريان‌[2] به قسمى درهم فرو رفت كه چاره نديد، جز آنكه مملكت را در قلعه عظيمى محصون و در حصنى مصون دارد.

از اين جهت مدتى مديد زحمات شاقّه و صدمات مالاطاقه را متحمّل شد و به سنگ غيرت و آجر حميّت و آب همّت و خاك فتوّت ديوارى به امتداد هزار و سيصد ميل و به طول هفت ذرع و به عرض سه ذرع [و] نيم در دور مملكت كشيد. مزدورانش همه روزه علاوه از يك صد هزار نفر، مهندسين و معمارانش قريب به پنج هزار نفر، تجار و كسبه از براى حمل آذوقه و اصلاح حوايج آن به مقدار سه هزار نفر، باثبات عزم و استحكام جزم- چنان سعيى وافى و همّتى كافى و ثروتى شافى مبذول داشت كه عقول سليمه از اقداماتش متحيّر بود.

و آن ديوار گاهى به اوج قلل جبال و گاهى به حضيض درّه و شعب كوه تصادف‌


[1] - دوچار گشتن: در مخاصمه شدن.

[2] - تاتار: يكى از قبايل مغول است، با اينكه اين قوم نام و نشان و اعتبارى چندان نداشتند، عجب اين است كه پس از تسلط يافتن چنگيز خان بر ايشان نام اين طايفه- يعنى تاتار- بر همه طوايف زردپوستى كه تحت حكم چنگيز درآمده‌اند اطلاق شده و اردو و اتباع و ياران چنگيز همه تاتار و تتر خوانده شده‌اند. بعدها كلمه مغول هم معمول گرديد.« فرهنگ معين»

اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى    الجزء : 1  صفحة : 281
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست