responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى    الجزء : 1  صفحة : 262

يك نفر در نزديك من نشسته بود آن هم مى‌خنديد.

گفتم: «اى برادر اين خنده از براى چيست؟ مگر آنان و اينان و شما و ماها همه يك ملّت و تمامى مسلمان نيستيم و يك پروردگار را پرستش نمى‌كنيم؟ و مگر قانون مذهب همه ماها قرآن نيست؟ آخر خداوند در كلام مجيدش‌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ‌[1] فرموده، چرا منازعه آنها را اصلاح نمى‌نماييد؟»

گفت: «جناب آقا! اينها وحشيانى هستند كه تاكنون سالى يك مرتبه حمّام نديده‌اند.

غير از مرسومات ولايت خود دينارى مخارج حمام نداده‌اند و در مخارج هم بسيار ممسك هستند و حمّامى هم از پول حمام خود نمى‌گذرد، در اين صورت من چگونه مى‌توانم اصلاح نمايم؟» من از كلمات او بيشتر تعجب نمودم. دانستم كه از وجود آنها ثمرى مترتّب نخواهد بود. ناچار خود برخاستم با هزار موعظه و نصيحت، كردها را راضى نمودم كه هريك سه شاهى بدهند و من هم يك قران در عوض آنها بدهم. وجه را به حمامى پرداختيم. نايره مخاصمه فرونشست. كردها از حمّام رفتند.

شخصى كه منكر اصلاح بود و در نزدم نشسته بود؛ گفت: «جناب آقا! من به شما گفتم كه اين كار اصلاح‌پذير نيست مگر آنكه پول حمّامى را بدهيد. عاقبت همان شد كه من گفته بودم.»

گفتم: «اى بيچاره! تو همچه گمان مى‌كنى كه اصلاح فقط بايد به زبان باشد. البته گاهى هم مى‌شود كه از براى اصلاح امور مسلمانان پول بايد خرج كرد و چه بسيار مى‌شود كه از براى اصلاح دو طايفه و دو فرقه، نفسى تلف خواهد شد، در آن صورت از دادن جان هم مضايقه نبايد بشود، زيرا كه احتمال مى‌رود از خوف تلف نفسى، نفوس بماند بسيارى تلف شود و عرض مسلمانان هدر برود، چنانچه امروز اگر اصلاح نشده بود، شايد در بين اين زدوخورد، نفس محترمى تلف مى‌شد.

حال چه ضرر داشت كه من قرانى دادم و جانى خريدم و به يك دقيقه گفتگو زحمت گفتگوى دو ماه و يا سه ماه محكمه شرع و يا عرف را موقوف داشتم و به يك دقيقه‌


[1] -« پس بين برادرانتان آشتى برقرار سازيد» حجرات 49/ 10.

اسم الکتاب : سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سياسى و اجتماعى دوره استبداد صغير المؤلف : طهرانى، سيد مصطفى    الجزء : 1  صفحة : 262
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست