اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على الجزء : 1 صفحة : 159
سفارت را كه خانهى امريكايىها بود، تسخير
و آنها را دستگير كردند. قضيه را در دنيا اينطور منعكس مىكنند؛ در حالى كه طرح
اين قضيه به اين شكل، خلاف واقع و غلط است. قضيه، اينطور نيست.
قضيه اين است كه دولت امريكا يك نظام جبار را در كودتاى بيست و هشتم
مرداد سال 32، در ايران بر سر كار آورد، بيستوپنج سال انواع پشتيبانىها را از آن
نظام جبار ظالم غاصب خائن و فاسد انجام داد و تقريباً در همان آخرين سالى كه آن
رژيم نابجا و نابحق و فاسد بر سر كار بود، رئيسجمهور دموكرات امريكا- همان آقايى
كه امروز در دنيا چهرهى مردمدوستى به خود گرفته است و اين گوشه و آن گوشهى دنيا
در قضاياى بينالمللى دخالتهاى بيجا و حضور بىفايده مىكند- به ايران آمد و در
همان حالى كه ملت ايران نهايت شدتها و سختىها را از دست آن رژيم فاسد غاصب
مىكشيدند، نان ملت ايران را اينجا خورد، بر سر سفرهى رنگين غاصبان حكومت در
ايران نشست و لذتهايشان را بردند، بعد هم با حالت سرمستى ايستاد و اعلان كرد كه
ايران، بهترين حكومتها و امنترين جاهاست و اينها بهترين حكامند كه بر سر كارند!
انگار نه انگار كه اين آقا دستش تا مرفق به خون اين ملت آلوده است!
امريكايىها اين كار را كردند.
دانشجويان هوشيار
بعد از مدتى هم در مثل چنين روزى، يك مشت دانشآموزان ما، نوجوانهاى
ما، اين گلهاى هنوز درست بازنشدهى ما پرپر كردند و در اين خيابانهاى تهران
ريختند.
اول آنها اين ضربه را وارد آوردند؛ با همهى اينها ملت ايران نجابت
كرد. وقتى كه انقلاب پيروز شد. اينجا به امريكايىها هيچكس صدمهاى نزد، آنها را
اذيت نكردند، سفارت را از آنها نگرفتند؛ آنها را با احترام روانه كردند به خانهى
خودشان رفتند. كسى كارى به كار آنها نداشت. عدهاى از آنها هم در داخل سفارت اينجا
ماندند؛ ليكن در عين حال شروع به توطئه كردند- تماس با مخالفين انقلاب، درس دادن
به اين عناصر پسماندهى واماندهى رژيم كه اينجا از ادامهى حيات، مأيوس شده
بودند.
خوب، ملت ايران هوشيار است، ملت ايران غافل نيست؛ مىفهمد كه قضيه
چيست. جوانهاى دانشجو در آن روز سيزدهم آبان كه راهپيمايى مىكردند، رفتند و اين
مادهى فساد را از بين بردند.
بهترين كار انقلاب
اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على الجزء : 1 صفحة : 159