اسم الکتاب : سايه سار ولايت (منشور مطالبات مقام معظم رهبرى از دانشگاه و دانشگاهيان) المؤلف : خامنهاى، سيد على الجزء : 1 صفحة : 115
طبيب برجسته
وقتى انسان واقعاً نگاه مىكند، مىبيند كه اين آقاى دكتر فاضل، حقاً
يك عنصر شايسته و برجسته است. من حقيقتاً اين را اعتقاد دارم و از اينكه ايشان اين
مسئوليت را دارند، خوشحالم. در آزمايشهاى گوناگونِ اين كشور، ايشان امتحان خوبى
دادهاند. اينها خيلى مهم است. «فى تقلّب الاحوال علم جواهر الرّجال».[1] آن روزى كه با يك تلفن يك مركز،
ايشان بلند مىشود با يك كيف به هشت كيلومترى خط تماس در جبههى جنگ مىرود و در
آنجا اتاق عمل راه مىاندازد و مدتها در آنجا مىماند و مرتباً عمل مىكند، نه
منتظر يك باركالله از كسى است، نه منتظر دانستن اين و آن است، نه منتظر اين است
كه اسمش در عِداد كسانى كه براى انقلاب و جبهه خدمتى كردهاند، بيايد و اين و آن
بگويند، هيچكس هم نمىگويد، هيچكس هم نمىداند، هيچكس هم نمىفهمد، اينها مهم
است و خيلى ارزش دارد. كسى كه قدر انقلاب را مىداند، از انقلاب استقبال مىكند؛
يعنى مثل يك ماهى كه در آب بيايد. اين، ارزش دارد. اين، غير از غريبهها و
بيگانهها و كسانى است كه از روى مصلحت، با دستگاهى كار مىكنند. با اين رتبهى
علمى هم كه بحمدالله ايشان برخوردار هستند و دوست و دشمن در اين جهت اختلافى
ندارند و متفقند و با آن سوابق انقلابى- كه واقعاً سابقهى انقلابى يعنى همين- و
بدون يك ذره انگيزهى مادّى، خدمت خود را انجام مىدهند. اگر واقعاً مسئلهى
انگيزهى مادّى باشد، جراح و طبيب برجستهاى مثل ايشان و خيلى از شماها، مثلا چند
درصدِ آن درآمدهايى كه ممكن است در شغل معمولى به دست آوريد، در شغل دولتى گيرتان
مىآيد؟ اين كجا، و آن كسانى كه براى وزارت كيسه مىدوزند و مىروند و در كار
دولتى مىافتند، كجا؟ حالا وزارت كه در آن زمانها بالاتر از اين حرفها بود كه
بشود اينطورى حرفش را زد. نخير، مديركل جايى كه بودند، ديگر يك فاميل- كه بچاپند
و بدزدند و ببرند و خودشان را از خاك سياه، به عرش اعلاى مادّى برسانند- تأمين شده
بود.
حزباللهى كيست؟
امروز اين بنيان، همان بنيان صحيحى است كه وجود دارد. چيزى كه
مىخواهم به شما برادران عزيزى