6. نقش مسجد، مراسم مذهبى و روزهاى تاريخى و نقش تشكل‌هاى روحانيت.

بدين‌ترتيب، با توجه به نقش‌هاى شش‌گانه فرهنگ، حركتى مقتدر آفريده شد كه رژيم شاه و حاميان خارجى‌اش را نااميد و در برابر حركت انقلابى منفعل ساخته، تسليم نمود.

بخش دوم كتاب به بازتاب جهانى انقلاب اسلامى اختصاص يافت و در دو فصل، وارد بحث بازتاب‌هاى انقلاب اسلامى گرديد: نخست، با ورود نسبى به جزئيات، يعنى ورود نسبى به كشورها، سازمان‌ها و افراد؛ و به‌صورت جهانى.

در اين بخش نيز ضمن توجه به نقش رهيافت فرهنگى، بيان شد كه انقلاب اسلامى در حيطه‌ها و قلمروهاى مختلف، از نظريه‌هاى سياسى گرفته تا جنبش‌هاى آزادى‌بخش و راهبرد قدرت‌ها و تغيير در نظام بين‌الملل، بر جهان معاصر تأثير نهاده است و علت اصلى برخوردهاى خشن كشورهاى غربى به‌ويژه آمريكا با ايران اسلامى در سال‌هاى پس از پيروزى انقلاب تاكنون را بايد در واكنش آنها به اين تأثيرات جستجو كرد.

فرهنگ اسلامى و محتويات آن خود را در آرمان‌هاى انقلاب و رهبرى شايسته امام راحل (قدس سره) و پس از ايشان رهبرى حكيمانه حضرت آيت‌الله خامنه‌اى- مدظله العالى- نشان داده است.

آرمان، هدف، شعار و برنامه‌هاى انقلاب اسلامى كه براى دنياى معاصر جذاب‌اند عبارت‌اند از: بازگشت به اسلام در سياست، جامعه و زندگى، بناى دوباره تمدن اسلامى، دورى از مادى‌گرايى و زندگى تك‌بعدى غربى، مبارزه با سلطه‌طلبى قدرت‌هاى جهانى، برقرارى روابط عادلانه بين‌المللى، استقلال واقعى، توسعه غيروابسته، كمك به مظلومان و مستضعفان جهان و غيره.

با توجه به اين موارد و رفتارهاى منفعل غرب در سال‌هاى گذشته، به نظر مى‌رسد، امروزه غرب دريافته كه ديگر مسير آينده برايش هموار نيست و روند قضايا ناخوشايند خواهد بود. به‌عبارت‌ديگر، غربِ توانا و داراى اعتمادبه‌نفسِ گذشته ديگر وجود خارجى نداشته، مى‌كوشند با حفظ وضع موجود، از ورود به مرحله‌اى بدتر كه مى‌تواند مشكلات شديد امنيتى و موجوديتى براى آنها پديد آورد، جلوگيرى كنند.