«سازمان پيمان شانگ‌هاى» درآمده، تمايل خود به تبديل عضويت ناظر به عضويت كامل را اعلام داشته است.

ازسوى ديگر، غرب به‌ويژه آمريكا در سال‌هاى پس از پيروزى انقلاب اسلامى همواره سعى كرده است از نفوذ خود در سازمان‌هاى بين‌المللى بر عليه ايران اسلامى استفاده نمايد. نمونه آن صدور چهار قطعنامه ضدايرانى در شوراى امنيت سازمان ملل متحد درباره برنامه صلح‌آميز هسته‌اى كشور ماست. همچنين، آمريكا با مواضعش مدام در تلاش براى همراهى با «اتحاديه اروپايى»- مثلًا در قضيه تحريم فروش بنزين به ايران- بوده است.

رأى پياپى جنبش عدم‌تعهد در دفاع از برنامه صلح‌آميز هسته‌اى ايران و پيش از آن، افزايش قيمت جهانى نفت، حاكى از تأثير تلاش‌هاى ايران در سازمان‌هاى بين‌المللى بوده است.

ج) بازتاب انقلاب اسلامى بر الهيات رهايى‌بخش در آمريكاى لاتين‌

آمريكاى لاتين به‌دليل صدها ميليارد دلار بدهى خارجى و وابستگى اقتصادى و فقر شديد، از دهه 1960 م شاهد پناه بردن مردم به كليساها و سياسى شدن كشيشان و ظهور انجمن‌هاى مسيحى بسيارى است كه افكار سياسى دارند.[1]

وقوع انقلاب اسلامى باعث گسترش گرايش به دين در جهان و سياسى شدن نسبى معتقدان به اديان ديگر (غيرمسلمانان) گرديد و حركت الهيات رهايى‌بخش مسيحى در آمريكاى لاتين را تشديد كرد.

سوموزا، ديكتاتور سرنگون‌شده نيكاراگوئه در انقلاب 1979 م اين كشور، ضمن تأكيد بر نقش كشيشان در اين انقلاب، به وجود ارتباط بين انقلابيان نيكاراگوئه و ايران اشاره نموده و گفته است، كشيش‌هايى كه در انقلاب نيكاراگوئه نقش داشتند، پيش از پيروزى اين انقلاب به ايران رفت‌وآمد مى‌كردند و با امام خمينى ملاقات مى‌نمودند.[2]

همچنين، فيدل‌كاسترو، رهبر انقلاب كوبا، در مصاحبه با فرى بتو كه تحت عنوان‌

[1]. براى مطالعه ويژگى‌ها و ديدگاه‌هاى برخى نظريه‌پردازان الهيات رهايى‌بخش، بنگريد به: منوچهرى، نظريه‌هاى انقلاب، ص 34- 32؛ نامعلوم، كليساى شورشى، صفحات مختلف.

[2]

. Somoza, As Told to Jack Cox, Nicaragua Betrayed, P. 32- 62 19- 39.