responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : راز درخت سيب المؤلف : توكلى، يعقوب    الجزء : 1  صفحة : 15

اميلى: ببين من منتظر نتيجه جلسه هستم.

صداى مردانه: فعلًا هر چه هست بيا! بايد چيزى اينجا بنويسى، خيلى ضرورى است.

اميلى: موضوع چيه؟ مگر نتيجه آزمايش را گرفتى كه عجله دارى.

صداى مردانه: نه هنوز، ولى موضوع خيلى مهم است!

اميلى كيف در دست، به سرعت به طرف در مى‌رود. سوار ماشين مى‌شود و به راه مى‌افتد، اما همچنان نگران نتيجه جلسه است.

مردى سى‌وچهار ساله با موهايى مجعد و كمى جوگندمى، دربار اداره تلويزيون، منتظر اوست.

آندره: چه طورى عزيزم؟

اميلى: چه شده؟ چرا اين همه عجله؟

آندره: گارسون! دو تا بستنى لطفاً!

آندره: ببين اميلى، موضوع كلى پيشنهادى من براى گزارش خبرى از ايران و تحليل حوادث انقلاب ايران، به تأييد تلويزيون رسيده است؛ اما طرح و جزئيات را مى‌خواهند كه شما بايد زحمت نوشتن آن را ....

اميلى: اى شيطون! بالاخره خودت را آويزان كردى!

خوب زنهاى غرب‌گرا كه از مشرق مى‌آيند، معمولًا دوست ندارند با همسرانشان باشند و همين‌طور مردان غرب‌گرا، يادت رفته وزير دربار معروف شاه اسمش چه بود؟

اميلى: امير اسدالله علم.

آندره: در يادداشت‌هاى خودش در جريان يك برنامه با شاه نوشته كه ما فرح، همسر شاه، را سر كار گذاشتيم و بحمدالله بى سر خر رفتيم مسافرت و دنبال الواطى.

اسم الکتاب : راز درخت سيب المؤلف : توكلى، يعقوب    الجزء : 1  صفحة : 15
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست