اسم الکتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) المؤلف : حامدنيا، رسول الجزء : 1 صفحة : 148
كند. اما در اين صورت ايمان جبرى ديگر آن
ارزش والا را نداشت.[1]
بنابراين در اصل پذيرش اسلام، اكراه و اجبارى وجود ندارد؛ زيرا
ايمان، امرى قلبى و تابع خواست و اراده انسان است و از روى اختيار و علم و آگاهى
انجام مىگيرد.
بر اين اساس، خداوند به پيامبرش خطاب مىكند كه تو مسئوليت خود را در
مقابل مشركين، كه همان ابلاغ و انذار بوده، به انجام رساندهاى و ديگر سلطه و
مسئوليتى در مقابل آنان ندارى. به عبارت ديگر؛ مفاد آيات دسته اوّل آن است كه اصل
پذيرش دين و ايمان جبر بردار نيست و پيامبر نمىتواند به قوه تكوينى آنان را وادار
به هدايت نمايد.
امّا دسته دوم آيات كه دلالت بر ولايت و سلطه پيامبر دارد، مربوط به
افرادى است كه با شناخت و آگاهى و از روى اختيار و انتخاب، دعوت خداوند را
پذيرفتهاند و اسلام را به عنوان دين خدا قبول كردهاند. حال كه اين افراد از روى
آگاهى و اختيار اسلام را پذيرا شدهاند بايد به لوازم اين انتخاب نيز ملتزم باشند.
اسلام داراى احكام و دستوراتى است كه از لوازم آن محسوب مىشوند و كسى كه اسلام را
انتخاب كرده، بايد آن دستورات و احكام را كه از سوى خداوند آمده، قبول و اجرا كند.
بنابراين مؤمنين نمىتوانند بعضى از احكام اسلام را قبول و اجرا و بعضى ديگر را رد
كنند؛ چرا كه چنينكارى موجب كفر آنان مىشود.[2]
وقتى انسان مؤمن به اين باور رسيد كه هر آنچه خداوند مىفرمايد داراى مصلحت و بر
اساس حكمت است، بايد آن را بپذيرد و به آن عمل نمايد. بنابراين، پس از پذيرش دين
اسلام از روى اختيار، كسى حق انتخاب و مخالفت در برابر احكام و فرامين خداوند و
پيامبر را ندارد و نمىتواند از آنها سرپيچى كند.
خلاصه آنكه اگر آياتى در قرآن وجود دارد كه مىگويد پيامبر داراى