اسم الکتاب : دولت يار (نقد و بررسى كتاب آخرت و خدا، هدف بعثت انبياء) المؤلف : حامدنيا، رسول الجزء : 1 صفحة : 132
و اما ذكر چند نكته در اين مورد؛ اوّل آنكه،
درست است كه ائمه اطهار (ع) حق حاكميّت را از آن خود مىدانستند و قائل بودند كه
اين حق از سوى خداوند به آنها واگذار شده است، امّا لازمه اعمال اين حق، فراهم
بودن زمينه مناسب است. در صورتى كه زمينه و شرايط لازم براى حكومت به وجود نمىآمد
ائمهاطهار (ع) معذور بودند. در زمان امام جعفر صادق (ع) نيز زمينه براى تصدى
حكومت مساعد نبود. گروههاى مختلف براى تصاحب حكومت با هم درگير بودند و براى رسيدن
به آرزوى خود به هر عملى دست مىزدند. امام جعفر صادق (ع) در چنين هياهويى، وظيفه
خود را نشر فرهنگ ناب اسلامى مىداند؛ زيرا كمتر چنين فضاى آزادى به خاطر درگير
شدن گروههاى رقيب، براى امام فراهم شده بود. بنابراين، با استفاده از اين موقعيت
به تربيت هزاران دانشمند مسائل اسلامى مىپردازد و گنجينهاى از فرهنگ و معارف ناب
اسلامى را در قالب هزاران روايت براى حقجويان مكتب اسلام به يادگار مىگذارد.[1]
دوم آنكه، اگر امام جعفر صادق (ع) اقدامى براى تصدى حكومت نمىكند،
به دليل نداشتن ياور است. چنان كه در پاسخ فردى كه از علت سكوت حضرت در قبال حكومت
سؤال مىكند، حضرت به گلهاى كه عدد آن به هفده مىرسيد، اشاره مىكند و
مىفرمايد: به خدا قسم اگر به اندازه اين گله ياور مخلص داشتم، هرگز ساكت
نمىنشستم.»[2]
در كنار اين عوامل، حضرت از نيت و مقاصد آنانى كه از او دعوت به عمل
آوردند، آگاهى داشت. ايشان در جواب ابومسلم مىفرمايد: «
ما انْتَ من رجالى
»؛[3] تو كه از
ياران ما نيستى! چه انگيزهاى باعث شده كه از ما