اسم الکتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج المؤلف : صادقى تهرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 218
اوّلى طواف عمره بود «عمره تمتع»: زيارت
محبت و پيوستگى بهرهمندى، كه پيوند محبت را آباد كند، آماده سازد، و نه آنكه اصل
زيارت، كه هنوز آماده نشده بودى و تنها مدرسه احرام آنچنان تو را آنچنانتر
نكرده بود.
و اكنون طواف زيارت است: طواف حج كه گردش مقصود است و زيارت حساب
شده، زيرا پس از مدرسه احرام و طواف و نمازش و سعى و تقصيرش، كه از احرام نخستين
برون شدى و با دومين احرام بيابان شناختها و باريك بينىها و آرمانها را نيز
پيمودى، اكنون طواف زيارت منى كنى و مجدداً سعى بدون تقصير.
طواف يعنى چه؟
طواف: حركت دوَرانى بر مركزى است مشخص با حالت سرگردانى، و تو در
گذشته نيز سرگردانى بودى، اما از حق و در راه باطل، اكنون سرگردان در حق شو و سر
از هر غير حقى بگردان.
در اين حركت دورى نقطه انتهائى ندارى، جز همان نقطه كه آغاز طواف
كردى، پس نتيجه طواف رسيدن به حق به خدا: نيست، كه حدّ و مكانى ندارد، و اين حركت
دورى همهاش سرگردانى و حيرانى و اظهار فدويت به حق است، و آيه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» را معنى مىكند: آغاز از حق است و انجام نيز به حق و ديگر هيچ،
نكند در اين ميان بناحقگرائى و در جرگه غير حق درآئى و دور غير حق بگردى.
اكنون در «حجالبيت» دور چه؟ دور كه؟ و براى چه مىگردى؟ اينجا نه
ثروتى است، كه به دور مالى گران بگردى، و نه كسى است نه زنده و نه مرده كه بر گرد
شخصى گرانمايه بگردى! خانهاى است تو خالى و رو خالى، نه كاخى است
اسم الکتاب : درسهايى از فقه سياسى اسلام: اسرار، مناسك، ادله حج المؤلف : صادقى تهرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 218