اسم الکتاب : حكمت حكومت فقيه پاسخ به شبهات در مورد حكومت ديني المؤلف : ممدوحى، حسن الجزء : 1 صفحة : 51
خود، وارث پيامبران است ... طبيب در همان
اندازه كه مرض را تشخيص داده ...
همچون راهنمايان و پيامبران كه بشر را به راه راست هدايت كند،
بيماران را به سلامت ابدان خويش، هدايت و راهنمايى كند ... اگر كسى به رسم اجتهاد
در اطلاق كلمه «علما» تشكيك كند و بگويد مقصود از دانش، دانشى است كه همچون دانش
انبيا عليهم السّلام خداشناسى و معرفت به مبدأ و معاد باشد ... با اين قرينه
نمىتوان كلمه «علما» را به تمام گروهها و دانشمندان سرايت و تعميم داد ... بلكه
بايد به علومى همچون دانش انبيا عليهم السّلام كه علوم الهى است، بسنده كرد ...
با قبول اين ايراد، «علما» بر فقها- كه تنها در فروع و احكام عمليه مهارت دارند-
شامل نمىشود؛ زيرا، استنباط فروع فقهى از اصول و قواعد كليه از نوع علوم انبيا
عليهم السّلام نمىباشد؛ چرا كه علوم انبيا عليهم السّلام اكتساب و استنباط نيست،
بلكه از طريق وحى و اشراق است.[1] اوّلين
سؤالى كه متوجه ايشان است، اين است كه شما، فقها را وارث علم انبيا عليهم السّلام
نمىدانيد، چرا كه علم پيامبران، از سنخ استنباط نيست، ولى علم فقها، از سنخ
استنباط است، پس چگونه علم پزشكى و امثال آن را، ارث از پيامبران دانستهايد؟ كه
آن علم نيز از طريق اشراق و وحى نيست، بلكه استنباط عالمان طب است.
دومين سؤال از ايشان اين است كه آيا به نظر شما، بعث پيامبران براى
تعليم و تعلم بشر در چه زمينههايى است؟ آيا در آن سلسله دانشى است كه بشر نيز مىتواند
به آن دسترسى داشته باشد يا در آن دسته از علوم و كمالات و فضايلى است كه بدون
دسترسى به وحى به وسيله رهبران الهى، هرگز در توان بشر نخواهد بود؟ ما معتقديم كه
حضرات فقهاء- رضوان اللّه عليهم- جملگى براى حفظ علوم انبيا عليهم السّلام كه از
راه وحى به آنها رسيده است، كوشيدهاند تا تمام آنچه را انبيا عليهم السّلام براى
امّت خود آوردهاند، به عموم مردم ابلاغ و تفهيم كنند و بدين سب است كه علما را
وارث انبيا عليهم السّلام مىدانيم. كسى اين ادعا را نكرده كه علما، مانند انبيا
عليهم السّلام داراى وحى هستند، بلكه آنان، حافظ دستاورد وحى و ابلاغ آن به
مردمند. با تأمّل در آيات قرآن كريم درمىيابيم هدف از ارسال رسل اين است كه علوم
قسم دوم در دسترس بشر قرار گيرد، همانطور كه خداوند كريم مىفرمايد: