آيا از اين زيباتر و گوياتر مىتوان از «حق آزادى بيان» دفاع نمود و
مردم را براى استيفاى حقوق خود از اين طريق تشويق و تحريك نمود! بادقت در سخنان
امام على عليه السلام نكات زيرا را مىتوان استنباط نمود:
1. زمامداران و مقامات حكومتى، لازم است اوقاتى را براى شنيدن سخن
مردم- نهسخن گفتن براى آنان- اختصاص دهند.
2. انتقاد صريح و بىپروا حق مسلّم مردم است و مقامات بايد بستر لازم
را براى آزادى بيان فراهم سازند.
3. در گفتگوهاى انتقادى، تواضع وظيفه مقامات دولتى است. آنان نبايد
خود را در موضعى فراتر از موضع مردم ببينند.
4. مقامات نبايد تصميمات خود را بىاشكال بدانند و احتمال خطا را از
خود نفى نمايند.
5. ستايشهاى پى در پى تملقگويان، آفت مقامات است و به تضعيف حقوق
مردم خواهد انجاميد.
6. آزادى انتقاد قبل از همه و بيش از همه براى ضعيفان جامعه لازم
است.
7. پروا در گفتار از سوى مردم و برقرارى روابط بىروح و مصنوعى با
مردم از نشانههاى حكومت استبدادى است.
8. آنان كه تحمل شنيدن حق و عدل و توانايى عمل به آن را ندارند،
شايسته عهدهدارشدن مناصب حكومتى نيستند.
9. آزادى بيان، شامل آزادى بعد از بيان نيز مىگردد.
با توجه به همين تعاليم اسلامى است كه امام خمينى قدس سره از حق
آزادى بيان اينگونه سخن مىگويد:
هر فردى از افراد ملّت حق دارد كه مستقيماً در برابر سايرين، زمامدار
مسلمين را استيضاح كند و به او انتقاد كند و او بايد جواب قانعكنندهاى بدهد. در
غير اين صورت اگر برخلاف