اسم الکتاب : چرا دين؟ چرا اسلام؟ چرا تشيع؟ المؤلف : شاكريان، حميدرضا الجزء : 1 صفحة : 138
شواهد و قرائنى كه شيعه پيرامون خاستگاه خود
به ويژه تأييد آن از سوى پيامبر و بنيانگذار آيين اسلام به دست داده داراى چنان
قوتى است كه فىالجمله مورد قبول ديگران نيز قرار گرفته است.
نصوص تاريخى و روايى متعددى در توصيف گروهى به عنوان شيعه از سوى
رسول اكرم صلى الله عليه و آله وارد گشته است. از جمله سيوطى در الدرالمنثور به
نقل از جابربن عبداللَّه آورده است: «نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بوديم كه على
وارد شد، آنگاه پيامبر فرمود: قسم به او كه جانم در دست اوست، او (على) و شيعيانش
رستگاران روز رستاخيزند ...».[1]
ابوحاتم رازى بر آن است كه «شيعه نام گروهى بود كه در زمان رسولخدا
صلى الله عليه و آله دوست و همراه صميمى اميرمؤمنان علىبنابيطالب عليه السلام
بودند و به اين نام شناخته مىشدند؛ مانند: سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقدادبن
اسود، عمار ياسر و ديگران. رسول خدا درباره اينان كه شيعه و ياران على خوانده
مىشدند، فرمود:
«بهشت مشتاق چهار نفر است: سلمان، ابوذر، مقداد و عمار.» از آن پس تا
زمان ما به هركس كه معتقد به برترى على باشد شيعه اطلاق مىشود.[2]
اين انگاره مورد قبول برخى مستشرقان و عالمان اهلسنت نيز قرار گرفته است.[3]
[1] - السيوطى، الدرالمنثور، ج 6، ص 376، در تفسير آى 6
و 7 سوره بينه
[2] - ابوحاتم رازى، گرايشها و مذاهب اسلامى در سه قرن
نخست هجرى، ترجمه: على آقانورى، ص 259