اسم الکتاب : جنبش دانشجويى ايران و رسالتها المؤلف : سلطانزاده، منصور الجزء : 1 صفحة : 90
در چنين شرايطى كه حتى اظهارنظرهاى
انديشمندان دلآگاه غرب در انتقاد از تمدن جديد، در ميان هياهوهاى روزمره غرب صداى
خفيفى بيش نبود، بهناگاه مردى از شرق ظهور كرد. او از خاورميانه مهد اولين
تمدنهاى بشرى و محل بعثت انبياى بزرگ الهى همچون حضرت ابراهيم (ع)، حضرت نوح (ع)،
حضرت موسى (ع)، حضرت مسيح (ع) و حضرت محمد (ص) برخاست و بهدنبال مجموعهاى از
حوادث پىدرپى، بهطور ناخواسته و بدون نقشه قبلى به غرب آمد.
گويى اراده ومشيّت الهى برحوادثى تعلق گرفتهبود كه دستبهدست هم
دهند تا مردى پرورشيافته مكتب تشّيع از ايران برخيزد؛ زيرا ايران مهد يكى
ازكهنترين و بزرگترين تمدنهاى تاريخ بشر وسرزمين فرزانگان و وارستگانى است كه تمدن
صنعتى غرب با تمام قدرت علمى و تكنولوژيك خويش، از ساختن چنينانسانهايى عاجز است.
گويى بهدليل همين عجز از پرورش چنين انسانى در دامن تمدن مغرب زمين است كه خداوند
اراده نموده براى نجات انسان سرگشتهامروز، امام خمينىرا از ايران بهسوىآنان
بفرستد. گويىنمايشى زيبا ازسوى خداوند در حال اجراست و رنسانسىديگراز همان
محلرنسانس قبلى در راه است. حوادث پىدرپى دستبهدست هم مىدهند تا چنين انسانى
را به مهدتمدن جديد و مركز رنسانس غرب؛ يعنى فرانسه بكشانند و دركنار شهر پاريس-
مظهر فرهنگ غرب- در نوفل لوشاتو به زمين بنشانند. به تعبير امام: «اين سفر از جمله
مسائلى بود كه هيچ اراده ما در آن دخالت نداشت. هرچه بود و تا حالا هرچه هست و از
اول هرچه بود با اراده خدا بود».[1]
[1] -تاريخ معاصر ايران از ديدگاه امام خمينى، ص 431.
اسم الکتاب : جنبش دانشجويى ايران و رسالتها المؤلف : سلطانزاده، منصور الجزء : 1 صفحة : 90