responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) المؤلف : دژاكام، على    الجزء : 1  صفحة : 138

اما در ضمن نامه بوعلى به (الكيا ابوجعفر محمدبن الحسين‌بن مرزبان) كه قبلا بدان اشاره شد، پس از عبارت سابق‌الذكر چنين آمده است:

«علت تحير ثامسطيوس و اسكندر افريدوسى و غير آنها درباره عقيده ارسطو راجع به بقاى نفس اين است كه آنان مى‌خواستند نظر او را درباره اين موضوع از آخرين مقاله كتاب النفس به دست آورند و حال آنكه ارسطو در آنجا چيزى نگفته است. ارسطو در مقاله اول كتاب النفس به طور اشاره و رمز، آنجا كه عقيده ذيمقراطيس را درباره نفس خواسته است رد كند، ريشه مطلب را براى كسى كه اهل فهم و دقت باشد به دست داده است زيرا در آنجا گفته است:

«آن چيزى كه صور معقوله در آن حاصل مى‌شود انقسام‌پذيرنيست». ارسطو با اين جمله كوتاه فهمانده است كه جوهر جسمانى نمى‌تواند دريافت كننده معانى بوده باشد.»

اين بنده با مراجعه مجدد به كتاب النفس اسحاق بن حنين كه يا عين ترجمه كتاب ارسطوست و يا تلخيص و احيانا با اضافاتى بر آن و همچنين به كتاب درباره نفس ترجمه آقاى داوودى، جمله‌اى ولو كوتاه به صراحت جمله‌اى كه بوعلى نقل كرده است پيدا نكردم.

ولى آنچه مسلّم شد اين است كه تلقى مسلمين اين بوده كه ارسطو قائل به تجرد نفس بوده است، و از اشاره‌اى كه در كتاب النفس ارسطو درباره عدم انقسام نفس ديده‌اند برهانى پرشاخ و برگ و پر شقوق ساخته‌اند.[1]

بقاى نفس‌

حكماى اسلامى ترديد نمى‌كردند كه ارسطو قائل به بقاى نفس بوده است. ولى امروز از نظر مورخان فلسفه اين مطلب مورد ترديد است. شارحان ارسطو نيز وحدت نظر ندارند.

اسكندر افريدوسى منكر بقاى روح است و ثامسطيوس طرفدار بقاى روح است. علت اينكه مسلمين ارسطو را به طور قطع قائل به بقاى روح مى‌دانستند اين بود كه كتاب اثولوجيا را از ارسطو مى‌دانستند و از آن كتاب پيداست كه نويسنده قائل به بقاى روح بوده است ولى امروز تقريبا محقق شده است كه كتاب اثولوجيا از افلوطين است كه از حكماى اسكندرانى است- نه از ارسطو.[2]


[1] - مجموعه آثار، ج 13، صص 148- 150.

[2] - همان، ج 13، ص 133.

اسم الکتاب : تفكر فلسفى غرب (از منظر استاد شهيد مرتضى مطهرى) المؤلف : دژاكام، على    الجزء : 1  صفحة : 138
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست