اسم الکتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) المؤلف : كارگر، رحيم الجزء : 1 صفحة : 87
دولت- ملّت به نفع نهادها و رژيمهاى بين المللى محدود و كمرنگ
مىشود و اصول قواعد، هنجارها و روشهاى فراگير جهانى، جايگزين تنگنظرىهاى
محلّى، ملّى و منطقهاى مىگردد. مدافعان پرشوروشوق «جهانى شدن» معتقدند: نظم جهان
ميهنى بدون دولتى در حال سر برآوردن است كه همه نظام دولتى فرسوده قرن بيستمى را
خواهد روفت و به كنارى خواهد زد (درست به همان نحوى كه قرن بيستم امپراتورىهاى
استعمارى را روفت و به كنارى زد) و دوران جديدى از هماهنگى و صلح را آغاز خواهد
كرد.
نئوليبرالها نيز سخت تكيه بر تحليل بازار آزادى اقتصاددانان سياسى
كلاسيك دارند. كه مىگفتند: بايد مداخله دولت در اقتصاد را به حداقل رساند تا ثروت
و آزادى اقتصادى حداكثر شود. جهانى شدن قويّا با نئوليبراليسم و تجويزات سياسى
خاصّ آن گره خورده است: پولمدارى، حذف مقرّرات تنظيمى، خصوصىسازى و بازار كار
منعطف.[1]
ج. آنارشيسم
آنارشيستها به نهاد دولت و قدرت دولتى بدبين بوده و هرگونه مؤسسه
مبتنى بر زور و اجبار را عامل تباهى زندگى اخلاقى و اجتماعى انسان قلمداد
كردهاند. بهطور كلى آنان با حكومت مبتنى بر زور مخالفت ورزيدهاند؛ اما هرگز
خواستار از ميان برداشتن نهاد حكومت بهطور كلّى نبودهاند. حكومت موردنظر آنها
بايد مطلقا داوطلبانه و فاقد هرگونه قدرت كاربرد زور و سلطه عليه شهروندان باشد
(دولت بدون قدرت). از ديدگاه گولدمن، آنارشيسم، فلسفه يك نظام اجتماعى جديد است كه
بر آزادى و اختيارى مبتنى است كه به واسطه قوانين بشر ساخته، محدود نشده باشد؛
نظريهاى حاكى از آنكه همه اشكال حكومت بر خشونت متكى است و بنابراين نادرست و
زيانبخش و نيز غيرضرورى است.[2]