اسم الکتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) المؤلف : كارگر، رحيم الجزء : 1 صفحة : 120
شأن و مرتبه خويش مىشوند. انسان به آزرم خويش نيز، اعتقادى
مغرورانه و نشأت گرفته از قوه غضبيه دارد و همين اعتقاد وى را به طلب حكومتهايى
دموكراتيك وامىدارد؛ حكومتهايى كه با وى به مثابه فردى بالغ و نه كودك رفتار
كنند و خودمختارىاش را بهعنوان فردى آزاد، مورد شناسايى قرار دهند. كمونيسم در
زمان ما، به اين دليل جاى خود را به دموكراسى ليبرال مىدهد كه انسانها متوجه
شدهاند كمونيسم، تأمينكننده شكل بسيار ناقص و معيوبى از شناسايى است. اين آرزوى
شناسايى، بهعنوان موتور محرك تاريخ است و به ما امكان مىدهد تا بسيارى از
پديدههايى چون فرهنگ، مذهب، كار و جنگ را از نو تفسير كنيم.
گفتنى است: ليبرال دموكراسى به جاى ميل به شناخته شدن بهعنوان
موجودى برتر از ديگران، ميل به شناخته شدن بهعنوان موجودى برابر با ديگران را
قرار مىدهد. پس جهانى متشكل از دموكراسىهاى ليبرال، انگيزه كمترى براى جنگ
خواهند داشت (و تضادّها از بين خواهد رفت)؛ چرا كه در چنين جهانى، تمام ملّتها
متقابلا مشروعيت يكديگر را مورد شناسايى قرار مىدهند.[1]
وى با تأييد ديدگاه الكساندر كوژو (مفسّر بزرگ هگل)، مىنويسد:
كوژو به تأكيد اصرار داشت كه تاريخ به فرجام خود رسيده است؛ چرا كه
آنچه وى «دولت همگانى و همگن» مىناميد- و ما آن را به نام دموكراسى ليبرال
مىشناسيم- با جايگزين كردن شناسايى همگانى و برابر، به جاى رابطه خدايگانى و
بندگى، مسأله شناسايى را به شكل قطعى حلّ كرده است.
انسان سرانجام در جهان، مطلوب خود را يافت و بهطور كامل ارضا شد (!)
ما اين را جدّى مىگيريم؛ زيرا مسأله اصلى سياست در طول هزاران سال، تاريخ بشر را
مىتوان تلاش براى حلّ مسأله «شناسايى» دانست. شناسايى مسأله اصلى «سياست» است ...
اگر حكومت قانونى امروز (دموكراسى ليبرال) به راستى دستور العملى يافته باشد كه به
وسيله
[1]. فوكوياما، فرانسيس، فرجام تاريخ و واپسين انسان،
ترجمه على رضا طيب، مجله سياست خارجى، ش 2 و 3، صص 371- 377.
اسم الکتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) المؤلف : كارگر، رحيم الجزء : 1 صفحة : 120