اسم الکتاب : آينده جهان( دولت و سياست در انديشه مهدويت) المؤلف : كارگر، رحيم الجزء : 1 صفحة : 101
و غلبه نيروى الهى بر نيروى شيطان».[1]
در برخى از انجيلها (متى) سخن از «دولت آسمانى و قلمرو روحانى» نيز به ميان آمده
است؛ اما در بيشتر روايات انجيلهاى همنوا، سخن از وارد شدن به حكومت خدا و يا
قلمرو دولت خدا است.
در نوشتههاى مسيحى و يهودى- كه بين سالهاى 200 ق. م تا 150 م نوشته
شدهاند- دنيا ميدان نبرد بين نيروهاى خيروشرّ تلقّى مىشود. نويسندگان درباره
عذاب دردناك و بىعدالتى و درباره انتظار طولانى براى مداخله الهى و آوردن عصرى
جديد- كه معمولا سلطنت خدا ناميده مىشود كه در آنجا قوم نيكوى خدا در كمال سعادت
زندگى مىكنند- مطلب مىنويسند.
عيسى عليه السّلام اظهار داشته بود: سلطنت خدا نزديك است و چون بعد
از مرگش بر شاگردان خويش ظاهر شد (رستاخيز)، مسيحيان نخستين معتقد شدند كه عيسى از
ميان مردگان برخاسته و بهعنوان «مسيحا» بازمىگردد تا سلطنت جديد خدا را بياورد.
عيسى عليه السّلام سلطنت خدا را اعلام كرد و منقول است كه او براى
تأييد پيام خود، معجزه انجام مىداد. عيسى چه خود را مسيحا ناميده باشد يا نه،
برخى از يهوديان معتقد بودند: او نماينده خدا است كه آنان منتظرش بودند.
از ديدگاه كانت ملكوت آسمانى (حاكميت الهى)، در نهايت از لحاظ آنچه
به هدايت حكمت بالغه الهى مربوط است ... بهعنوان يك جريان متصل دائمى وارد تاريخ
مىگردد ... معلم انجيل، ملكوت الهى را فقط بهعنوان شكوه و تعالى اخلاقى روح به
شاگردان خود نشان داد كه عبارت است از شايستگى شهروندى در حكومت الهى و به اين
منظور نه فقط به آنها تعليم داد كه چگونه اقدام كنند تا خود بدين مقام دست يابند؛
بلكه براى اينكه با افراد داراى همان خلقوخو و در صورت امكان با كل نوع انسان، در
اين مورد متحد شوند ... ما بايد همواره خود را بهعنوان شهروند برگزيده [اخلاقى]
حكومت الهى لحاظ كنيم:[2]