اسم الکتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران المؤلف : منصورى، جواد الجزء : 1 صفحة : 70
مدرس و سلطنت پهلوى
در حالى كه شمارى از غربگراها و عوامل انگليس با حمايت از رضاخان و
اعلام جشن، به استقبال سلطنت پهلوى مىرفتند، شهيد مدرس كه مبارزات ضداستعمارى خود
را از مدتى پيش آغاز كرده بود، در مقابل سلطنت رضاخان مقاومت كرد.
مدرس از ابتداى دوره چهارم مجلس، به مخالفت با سياستها و مداخله انگليس
برخاست. او پرچمدار و رهبر مخالفت با قرارداد 1919 بود؛ به گونهاى كه وى را تهديد
كردند و سعى در ترور شخصيت وى داشتند. او با كودتاى انگليس به سركردگى رضاخان، به
رغم سكوت يا حمايت بعضى سادهلوحان، مخالفت كرد و به افشاى ماهيت جريان پرداخت و
هيچگاه در مقابل اقدامات رضاخان سكوت نكرد.
شهيد آيتالله مدرس در مقابل طرح انقراض قاجار، به رياست
غيرقانونىمجلس اعتراض كرد و گفت: «اين طرح را نمىشود مطابق قانون اساسى اينجا
مطرح كرد.» و از مجلس خارج شد. رضاخان براى خنثى كردن موضع مخالفان همزمان منع
فروش مشروبات الكلى، ارزان كردن نان، جشن عمومى براى سقوط سلطنت قاجار و آغاز
انتخابات مجلس مؤسسان را اعلام كرد.
با ادامه مبارزات ضدديكتاتورى و ضداستعمارى شهيد مدرس سرانجام
رضاشاه، اين عالم مجاهد را تبعيد كرد و چون نمىتوانست وجود او را تحمل كند، به
شكل فجيعى او را به شهادت رساند؛ و در واقع خود و خاندانش را نابود و مدرس را شهيد
و ابدى ساخت![1]
[1]. شهيد مدرس در 1287 ق. در روستاى سرابه از
توابع اردستان متولد شد و تحصيلات مقدماتى را در قمشه نزد پدر و جدش آموخت و در
1298 براى ادامه تحصيل به اصفهان رفت. سيزده سال در آن شهر، نزد استادان بزرگى چون
ملامحمد كاشانى، ميرزا جهانگيرخان قشقايى و شيخعبدالكريم گزى تحصيل مىكرد. سپس
عازم نجف شد و علاوه بر آشنايى با علماى بزرگ، از محضر آخوند ملامحمدكاظم خراسانى(
مؤلف كفاية الاصول) و سيدكاظم يزدى( مؤلف عروة الوثقى) استفاده كرد.
آيتالله مدرس، پس از هفت سال
اقامت در نجف و تشرف به مدينه و مكه در سال 1324 در سن 36 سالگى در حالى كه از
مجتهدان و علماى بنام بود، به اصفهان بازگشت و در خانهاى كه با زحمات بسيار اجاره
و تعمير كرده بود، اقامت و تدريس در« مدرسه جده كوچك» را آغاز كرد. وى از اين زمان
به« مدرس» شهرت يافت. مدرس، به عنوان يك فقيه و فيلسوف، معتقد بود كه تنها با درس
فقه و اصول نمىشود عالم آگاه به شرايط زمان و آشنا به وظايف تربيت نمود؛ از اين
رو تدريس و تفسير قرآن و نهجالبلاغه را كه در حوزههاى علميه متروك گرديده بود
آغاز كرد. فعاليتهاى اجتماعى، عمرانى و سياسى شهيد مدرس نظر مردم را جلب كرد و
حكام مستبد به مقابله با او برخاستند. او با همكارى مردم موفق به اخراج
ظلالسلطان، حاكم مستبد قاجار، از اصفهان شد.
در دوره دوم مجلس شوراى ملى، با
پيشنهاد تعدادى از مراجع، به عنوان يكى از مجتهدان ناظر بر وضع قوانين مجلس،
انتخاب شد. در اين زمان، مدرس تدريس فقه و نهجالبلاغه را با حضور تعدادى از طلاب
سطوح بالاى علمى در مدرسه سپهسالار همراه با طرح مسائل سياسى و اجتماعى آغاز كرد.
مدرس با پذيرش التيماتوم روس
مخالفت كرد و تحتتأثير اقدام شجاعانه وى اكثريت مجلس كه قبلًا مرعوب شده بودند،
التيماتوم را رد كردند. اين اقدام كه اولين حركت ضداستعمارى و استقلالطلبانه از
موضع دينى محسوب مىشد براى استعمار روس و انگليس سنگين بود. از اين رو ناصرالملك(
نايبالسلطنه) مجلس را منحل و دولت التيماتوم را پذيرفت!
مبارزه و مخالفت با قرارداد 1919،
كودتاى انگليس به فرماندهى رضاخان، جمهورى ساختگى و فرمايشى و نخستوزيرى و سلطنت
رضاشاه از افتخارات اين مرد بزرگ است كه نيازمند تحقيقى جداگانه است. او هيچگاه
از تهديدات نهراسيد و بارها از ترور جان سالم به در برد و فريب حيلههاى حكام را نخورد
و پولها و امتيازات را رد كرد.
در هفتم آبان 1305 از سه طرف او
را به رگبار بستند و هفت گلوله به او اصابت كرد و قرار بود در بيمارستان، پزشك
احمدى( جلاد معروف رضاخان) او را به قتل برساند كه مردم او را از بيمارستان نظميه(
شهربانى) خارج كردند. سرانجام در شانزدهم مهر 1307 مأموران شهربانى شبانه به منزل
او هجوم بردند و او را به« خواف» در جنوب خراسان تبعيد و بعد از ده سال به كاشمر
منتقل كردند. در دهم آذر 1316، در حال روزه او را وادار به خوردن سم كردند و با
پيچيدن عمامه به دور گردنش وى را به شهادت رساندند. مزار او در كاشمر پس از پيروزى
انقلاب اسلامى، به دستور حضرت امام خمينى قدس سره به شكل زيبايى ساخته شد و امروز
و زيارتگاه مردم است.( برگرفته از: كوتاه نگاهى به زندگىنامه مدرس، دكتر على
مدرس( نوه شهيد مدرس)، فصلنامه تاريخ و فرهنگ معاصر، سال چهارم، شماره 3 و 4، ص
292- 282.)
اسم الکتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران المؤلف : منصورى، جواد الجزء : 1 صفحة : 70