وى بعدها كتاب خمينى، راهحل اسلامى و جايگزين را منتشر كرد و اعلام
نمود:
همانگونه كه امام راحل به زندگى ايرانىها معنا بخشيد، به زندگى ما
در فلسطين نيز چنين مفهومى بخشيد.[2]
انقلاب ايران نهتنها در بيدارى اسلامى فلسطين و لبنان اثرگذار بود،
بلكه امروز مقاومت در برابر اشغالگران آمريكايى و انگليسى در افغانستان و عراق، در
انقلاب اسلامى ريشه دارد و در ديگر كشورها مانند تركيه، پاكستان، اندونزى و مالزى
نيز تفكّر و الگوى انقلاب ايران در حال اوجگيرى است.
از همينروست كه سران امپرياليسم جهانى با وحشت از به خطر افتادن
منافعشان اينگونه اظهارنظر مىكنند:
ريچارد نيكسون، رئيس جمهور اسبق آمريكا مىگويد:
مهمترين عامل بىثباتى منطقه خاورميانه، انقلاب كمونيستى نبود، بلكه
خطر عمده انقلاب بنيادى اسلامى است.[3]
جرج شولتز، وزير امورخارجه اسبق آمريكا نيز اظهار مىدارد:
اگر خمينيسم در منطقه پيشرفت كند، منافع استراتژيك آمريكا آسيب خواهد
ديد و بديهى است كه منافع اسرائيل نيز ضربه خواهد خورد.[4]
توماس فريدمن، تحليلگر برجسته آمريكايى در روزنامه نيويورك تايمز
مىنويسد:
اكنون در خاورميانه اين بمب نيست كه آمريكا را تهديد مىكند، بلكه
اين بيدارى، آرمانگرايى و دينى شدن نسل امروز دنياى اسلامى است كه با تنفر
روزافزون از سياستهاى آمريكا، به تقابل با دنياى غرب برخاسته است. بدون شك مهد
اين تفكر،
[1]. علىاكبر مرتضايى، امامخمينى در حديث
ديگران، ص 31.