فواصل نامنظم انتشار يافته و حاوى هيچگونه
خبر يا مطلب جالبتوجهى نبودند، بلكه فقط از شاهزادگان و حكام ستايش كرده و
اطمينان مىدادند كه همه راضى و خوشحال هستند. معدود روزنامههاى خوب ايرانى- از
قبيل «اختر» در قسطنطنيه، «حبل المتين» در كلكته و «ثريا» در قاهره- نيز گاهگاهى
در خارج از ايران منتشر مىشدند و تيراژى محدود در چهارچوب مرزهاى خود داشتند.
پس از اعطاى مشروطيت، اين وضعيت تغيير كرد. روزنامه «مجلس»، كه حاوى
گزارشات مربوط به مذاكرات مجلس ملّى بود، در نوامبر 1906 شروع به انتشار كرد و يك
ماه بعد روزنامه «نداى وطن» از پىآمد و سال بعد تعدادى نشريات هفتگى، دو هفته
يكبار و روزانه موجبات تقويت دو روزنامه قبلى را فراهم ساختند، كه شايد از جمله
برجستهترين آنها نشريه تمدن- فوريه 1907-، حبلالمتين چاپ تهران- آوريل 1907-،
صور اسرافيل- مه 1907- و مساوات- اكتبر 1907- بودند. به زودى هرشهر مهمّى در ايران
روزنامه خاص خود را داشت و شمار مجموع نشريات سراسر كشور كمتر از 90 يا 100 نشريه
نبود كه اكثر روزنامههاى مهمتر آنها چاپ سربى بودند و از جمله آنها چند روزنامه
فكاهى و نيمه مصور. در اينجا بايد از يك روزنامه مصور چاپ سنگى برجسته، اگرچه تا
حدودى افتراآميز، تحت عنوان «حشرات الارض» نام برد كه در تبريز منتشر و حاوى
ترجمان احوال مانندى پيرامون اشخاصى بود كه دشمنان كشور تلقى مىشدند. پس از
كودتاى 23 ژوئن 1908، بلافاصله همه يا تقريبا تمامى اين روزنامهها توقيف و سركوب
شدند. امّا پس از استعفاى محمد على شاه در ژوئيه 1909، بسيارى از آنها، با تعداد
كثيرى از روزنامههاى جديد- كه «ايران نو» از جمله بهترين آنها بود-، مجددا انتشار
يافتند.
مسلما هيچكس نمىتواند ادعا كند از تمامى اين روزنامههاى بىدوام و
يكروزه مطلع است، و كمتر از همه يك بيگانه مقيم خارج از ايران. من تنها حدود 8 يا
9 روزنامه مهمتر را، كه حاوى مقالاتى در مورد مسائل خاص بودند، دريافت مىكردم. تا
آنجا كه اينچنين اساسى مىتواند زمينه قضاوت كلى قرار گيرد، من هيچگونه دليل كافى
براى اظهارات فراگير روزنامه تايمز راجع به خصوصيت مضر مطبوعات ايران نمىبينم. در
حاليكه، از سوى ديگر، در بسيارى از موارد اين مطبوعات وضعيتى بسيار عالى داشتند،
خاصه كه به ياد آوريم كه روزنامهنگارى جديد در ايران چگونه بود. تا آنجا كه مربوط
به اخلاقيات است، رويهمرفته مطبوعات ايران كمتر از برخى مطبوعات اروپايى قابلانتقاد
بودند. از نظر سياسى، ترديدى نيست كه اين مطبوعات در برخى موارد خشن بودند و قبلا
در اين مورد به مقاله مشهورى كه عليه شاه منتشر و منجر به توقيف روزنامه «روح
القدس»