از جمله ارزش‌هاى مذموم از نظر انقلابيان، تجمل‌پرستى، راحت‌طلبى، فساد اخلاقى، تبعيض، بى‌عدالتى و رشوه‌خوارى است. در صورت عدم مبارزه مستمر و طولانى با ارزش‌هاى فرهنگى گذشته، تدريجاً با رشد مجدد اين ارزش‌ها موجبات انحراف و آلوده‌شدن ارزش‌هاى اصيل انقلابى، فراهم مى‌شود.

ج) خستگى نيروهاى انقلابى و از دست‌دادن روحيّه انقلابى:

ويژگى ديگر از آفات انقلاب سستى در جناح انقلابيون است. كناره‌گيرى از صحنه به دليل موفقيت انقلاب و به ثمررسيدن اهداف آن، يا خستگى و يأس از انقلاب به دليل مواجهه با مشكلات و عدم‌موفقيت در حل آنها و نااميدى از تحقق معيارهاى ايدئولوژيك كه به گوشه‌گيرى و به انزوا كشيده‌شدن انقلابيون منجر مى‌شود، خود از آفات خطرناك انقلاب است.

فساد در اركان سه‌گانه انقلاب از قبيل ضعف و انحراف در رهبرى و يا قدرت‌طلبى و عدول از آرمان‌هاى انقلاب، تفسير و تأويل‌هاى انحرافى و احياناً التقاطى از ايدئولوژى و يا ناتوانى ايدئولوژى در حصول خواسته‌هاى انقلابيان و نهايتاً خروج گروه‌هاى اجتماعى معتقد به انقلاب از صحنه مبارزه نيز از جمله آفات انقلاب محسوب مى‌شوند. اگر نيروهاى انقلابى در مبارزه با مشكلات، فشارها، مخالفت‌ها و آفات انقلاب موفق نشوند، خطر ظهور ديكتاتورى، كه در چنين شرايطى خواسته اكثر گروه‌هاى اجتماعى خواهد بود، وجود دارد.

د) ناتوانى از انتقال ارزش‌هاى انقلابى به نسل‌هاى بعدى:

نسل اول يا عاملين انقلاب به خاطر حضور در صحنه (چه در دوران قبل از پيروزى و چه در دوران بعد از آن) برداشت و درك متناسبى از شرايط و اوضاع و احوال جامعه انقلابى دارند و به خاطر همين درك و به خاطر بهاى سنگينى كه براى پيروزى انقلاب پرداخته‌اند آماده ايثار و فداكارى در راه حفظ آرمان‌هاى آن مى‌باشند. در حالى‌كه فرزندان ايشان طبيعتاً نمى‌توانند از چنين موقعيت و روحيه‌اى برخوردار باشند.

چنانچه نسل اول انقلاب نتواند به نحو مطلوب نسل بعدى را آموزش انقلابى دهد و آنان را براى استمرار انقلاب آماده نمايد، موجبات جدايى و بروز شكاف ميان دو نسل و بروز مشكلات جدى و اساسى براى انقلاب فراهم خواهد شد.