اسم الکتاب : انقلاب اسلامی زمینه ها و پیامدها المؤلف : محمدی، منوچهر الجزء : 1 صفحة : 227
بحرانهاى مالى و اقتصادى فراوانى بود كه روزبهروز بر دامنه و
ابعاد آن افزوده مىگشت.[1]
دوك دورلئان (نايب السلطنه) در سال 1785 در اين زمينه مىگويد:
دينارى وجه نقد در خزاين سلطنتى و صندوقهاى عايدات نداريم كه بتوان
الزامىترين مخارج را پرداخت. چون به امور مالى رسيدگى مىكنم، مىبينم خالصجات
دولتى فروخته شده، عوايد دولتى تقريباً معدوم گرديده و عايدات عادى نيز به عنوان
مساعدهبه مصرف رسيده و انواع و اقسام اسناد تعهدآور مالى دولتى در دست مردم است
كه به مبالغ هنگفت بالغ شده و حتى محاسبه و تعيين ميزان آنها نيز از توان خارج
است.
روسيه قبل از انقلاب نيز، از آغاز دهه اول قرن بيستم وضع اقتصادى
مطلوبى نداشت. دو جنگ خارجى كه در اين دوره اتفاق افتاد، بر شدت نابسامانىهاى
اقتصادى افزود. ركود اقتصادى كه تا سال 1909 ادامه داشت شرايط ناگوارى براى
كارگران و دهقانان ايجاد كرده بود؛ از يك سو بيكارى را سخت دامن زده بود و از سوى
ديگر شرايط كار و ميزان درآمد اين دو طبقه را غيرقابل تحمل ساخته بود. اعتصاباتى
كه كارگران در اين دوران به راه مىانداختند، عمدتاً انگيزه اقتصادى داشت و مرتباً
بر تعداد آنها و شمار شركتكنندگان در اعتصابات افزوده مىشد.[2]
حال آن كه در ايران، در اواخر حكومت شاه، رژيم ايران در مطلوبترين
سطح از قدرت اقتصادى قرار داشت كه در تمام دوران سلطنت 57 ساله رژيم پهلوى
بىسابقه بود. با افزايش سريع و غيرقابل پيشبينى درآمد نفت، رژيم ايران نه تنها
تبديل به يكى از دولتهاى ثروتمند شد، بلكه جامعه ايرانى را به يك جامعه كاملًا
مصرفى تبديل كرد. و برخلاف رژيمهاى فرانسه و روسيه، نه تنها دولت مقروض نبود،
بلكه به بسيارى از دولتها، وامهاى سخاوتمندانهاى اعطا كرده بود و از ذخاير
ارزى قابل توجهى برخوردار بود.
بدين ترتيب ملاحظه مىگردد در حالىكه دولتهاى فرانسه و روسيه از
نظر اقتصادى در بدترين شرايط بودند و در حقيقت در مراحل ورشكستگى نهايى قرار
داشتند، دولت ايران با
[1]. آلبر ماله و ژول ايزاك، تاريخ قرن هيجدهم و
انقلاب فرانسه و امپراطورى ناپلئون.