ايران بر فراز خليج‌فارس به وسيله نيروهاى نظامى امريكا و سرانجام در داخل نيز عزل قائم‌مقام رهبرى و اصلاح قانون‌اساسى، از ديگر مسائلى است كه امام‌خمينى در قبال هريك موضعى خاص داشت.

پس از دوران جنگ، امام به گورباچف رهبر شوروى سابق- كه قطب ديگر جهان آن روز بود- پيامى ارسال داشت و در آن فروپاشى شوروى را پيش‌بينى نمود كه بى‌گمان بعد ديگرى از انديشه امام را نشان مى‌دهد. امام‌خمينى در پيام مذكور با بصيرتى درك‌ناپذير براى محاسبه‌گران مادى، چنين گفت:

از اين پس كمونيسم را بايد در موزه‌هاى تاريخ سياسى جهان جستجو كرد.[1]

امام‌خمينى در همين نامه ژرف‌ترين تحليل‌ها را از تحولات جارى شوروى به‌دست داد و از آن به «صداى شكستن استخوان‌هاى كمونيسم» تعبير كرد. شگفت آنكه در همين پيام پيش‌بينى ديگرى توأم با هشدارهاى مستند وجود دارد كه بيانگر تسلط ايشان بر ارزيابى شرايط سياسى آن روز جهان است. حضرت‌امام آشكارا نسبت به درغلتيدن روس‌ها به سمت باغِ به‌ظاهر سبز سرمايه‌دارى غرب و فريب خوردن از امريكا هشدار داده است. امام‌خمينى با پيش‌كشيدن مسائل عميق فلسفى و عرفانى و با اشاره به ناكامى كمونيست‌ها در سياست‌هاى مذهب‌ستيز آنان، از گورباچف خواست به جاى اميد بستن به ماده‌پرستى غرب، به خدا و مذهب روى‌آورد. امام تصريح كرده بود:

مشكل اصلى كشور شما مسئله مالكيت و اقتصاد و آزادى نيست. مشكل شما عدم‌اعتقاد واقعى به خداست؛ همان مشكلى كه غرب را هم به ابتذال كشيد.[2]

مواجهه ديگر امام‌خمينى، در ماجراى تدوين و انتشار وسيع كتاب آيات شيطانى نوشته سلمان رشدى بود كه در آن به پيامبراسلام توهين‌هايى شده بود. بى‌شك اين ماجرا كه دولت‌هاى غربى نيز حامى آن بودند، سرآغازى بر فصل تهاجم فرهنگى بود. اگر جامعه اسلامى در مقابل توهين‌هاى اين كتاب مقاومت نمى‌كرد، پس از آن مبانى دينى و مقدسات‌

[1]. همان، ج 21، ص 221.

[2]. همان.