اسم الکتاب : انديشه سياسى امام خمينى( ره) المؤلف : فوزى، يحيى الجزء : 1 صفحة : 149
در آمريكا يك مفهوم دارد و در شوروى مفهومى ديگر؛ افلاطون يك
چيز مىگفت و ارسطو چيز ديگر.[1]
به همين روى، ايشان به جاى واژه دموكراتيك، از عنوان جمهورى اسلامى
استفاده مىكند كه از نظر ايشان معنايى آشكارتر دارد.
دوم اينكه، امام احساس مىكرد برخى با به كار بردن واژه مبهم
دموكراتيك در كنار اسلام، بر آناند تا اين شبهه را مطرح كنند كه اسلام فاقد
دموكراسى است. از همينرو ايشان براى ابهامزدايى، از واژه جمهوريت استفاده كرد تا
از يكسو بر عدممخالفت خود با دموكراسى و نقش مردم در حكومت و از سويى ديگر بر
تفاوت حكومت اسلامى با دموكراسى غربى تأكيد كند. به گفته وى:
جمهورى هم معنايش را مىفهميم كه بايد ملت رأى بدهند؛ اين را قبول
داريم. اما آن دموكراتيكش را حتى پهلوى اسلامش بگذاريد، ما قبول نداريم ... اينكه
ما قبول نداريم، براى اينكه اهانت به اسلام است. شما اين را پهلويش مىگذاريد،
يعنى اسلام دموكراتيك نيست و حالآنكه از همه دموكراسىها بالاتر است. ما از اين
جهت اين را قبول نمىكنيم. مثل اين است كه بگوييد كه جمهورى اسلامى عدالتى. اين
توهين به اسلام است؛ براى اينكه عدالت متن اسلام است. از اين جهت، اين را هم ملت
ما قبول نكردند ....[2]
ايشان در سخنانى در فرانسه (18/ 8/ 57) اظهار مىدارد:
ما مىخواهيم اسلام را- لااقل حكومتش را- به يك نحوى كه شباهت داشته
باشد به اسلام، اجرا بكنيم تا شما معناى دموكراسى را به آن طورى كه هست، بفهميد و
بشر بداند كه دموكراسى كه در اسلام هست، با اين دموكراسى معروف اصطلاحى كه دولتها
و رؤساى جمهورى و سلاطين ادعا مىكنند، بسيار فرق دارد.[3]
سوم آنكه، وى معتقد است نظامهاى دموكراتيك موجود غايت متعالى
ندارند؛ درحالىكه جمهورى اسلامى نظام دموكراتيكى است كه با داشتن اهداف خاصى،
درپى انسانسازى،