اسم الکتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى المؤلف : حسينى فر، رضا الجزء : 1 صفحة : 174
تشريح وضعيت و خطرات پيشرو، خطاب به علماى حوزه چنين گفت:
... بزرگترين كارى كه از ما ساخته است، بيدار كردن و متوجه ساختن
مردم است؛ آنوقت خواهيد ديد كه داراى چه نيروى عظيمى خواهيم بود كه زوالناپذير
است و توپ و تانك هم حريف آن نمىشود.[1]
امامخمينى پس از تبعيد به نجف، طى ملاقاتهايى كه با مراجع و علماى
نجف داشت، آنها را به دفاع از ملت ايران و رويارويى با شاه فراخواند. پاسخ امام به
يكى از علماى نجف كه معتقد بود مردم دروغ مىگويند و اگر عرصه بر آنها تنگ شود،
دست از حمايت مىكشند، فرمود:
چطور مردم دروغ مىگويند؟! اين مردم كه جان دادند، زجر ديدند، حبس
كشيدند، تبعيد شدند، اموالشان غارت رفت؛ چطور مردمى كه سينه جلو گلوله دادند، دروغ
مىگويند! مردم در پانزده خرداد جوانمردى و صداقت نشان دادند. ما كه قيام كرديم از
احدى جز مزيد احترام ... نديديم.[2]
ايشان در فضاى پرالتهاب دوران حضورشان در فرانسه كه انقلاب در آستانه
پيروزى قرار گرفته بود، طرح حكومت آينده را بر دو پايه «اراده الهى» و «خواست
مردم» بنا مىنهند و مىفرمايند:
ما مىخواهيم يك حكومت الهى باشد، موافق ميل مردم، رأى مردم و موافق
حكم خدا. آن چيزى كه موافق با اراده خداست، موافق ميل مردم هم هست: مردم
مسلماناند؛ الهىاند.[3]
با چنين اعتماد و رويكردى كه امام به مردم داشت، استراتژى مبارزاتى
ايشان