اسم الکتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى المؤلف : حسينى فر، رضا الجزء : 1 صفحة : 153
اعترافات دوستان، آشنايان و نزديكان شاه و همه آنها كه
بهگونهاى با دربار شاه در ارتباط بودهاند، ما را با حجم بسيار گستردهاى از
فساد، آنهم درباره شخص شاه، اطرافيان بسيار نزديك او و مقامات عالىرتبه كشور،
مواجه مىسازد.
هرچند بيان حتى گوشههايى از اين پرونده سنگين در حوصله اين نوشته
نيست، اما اشاره به برخى از اين موارد، ما را با دلايل مخالفت امام با حكومت فاسد
شاه بيشتر آشنا مىكند:
يك. قماربازى: اين عمل كه در اسلام، در
شمار محرّمات مسلّم و از گناهان كبيره است و روايات فراوانى در نهى از آن وارد شده
است، در دربار شاه، امرى رايج و يكى از تفريحهاى روزمره و نيز از برنامههاى
تقريباً ثابت ميهمانىهاى دربار شمرده مىشد و تا اعماق اركان نظام نفوذ كرده و
همه سران كشور را آلوده ساخته بود.[1] اما در
اين ميان، اعتياد و علاقه مفرط شخص شاه و نيز خواهرش اشرف بهعنوان شخصيت دوم
خاندان سلطنتى به قمار، قابلتوجه است. شاه بهشدت به قمار معتاد بود. «او هميشه
بعد از ناهار به قمار مىپرداخت.»[2]
«ميهمانىهاى آخر شب بيشتر به «پوكر» مىانجاميد»؛[3]
زيرا «محمدرضا پهلوى تمام عمر عاشق بازى پوكر بوده است» و تنها وقتى «در يك شب
حدود هفتصدهزار پوند باخت، اين بازى را كنار گذاشت» و از آن پس به بازى «بريج»
اكتفا مىكرد.[4]
[1]. روحالله حسينيان، چهارده سال رقابت
ايدئولوژيك شيعه در ايران، ص 84.
[2]. مركز بررسى اسناد تاريخى وزارت اطلاعات، زنان
دربار به روايت اسناد( اشرف پهلوى)، ص 121.