اسم الکتاب : ادبيات سياسى تشيع المؤلف : آيينه وند، صادق الجزء : 1 صفحة : 246
هنگامىكه رسول اكرم (ص) مكّه را فتح كردند، به دين اسلام
درآمد. در زمان ابو بكر، فرماندهى قسمتى از سپاهيان بود. در خلافت عمر، به حكومت
شام منصوب شد. چون امام على (ع) به خلافت رسيد او را از امارت عزل فرمود، اما او
نپذيرفت و با علم كردن خونخواهى عثمان، خود را براى جنگ با امام على (ع) آماده كرد
و طلحه و زبير و عايشه را كه در بصره به مخالفت با على (ع) برخاسته بودند، در
نهان، تقويت كرد. چون جنگ جمل به نفع امام پايان يافت، معاويه در دمشق كار جنگ با
على (ع) را آماده كرد و جنگ صفّين را به راه انداخت و چون جنگ صفّين، به نفع امام
پايان مىيافت با همراهى عمرو عاص خدعهاى كرد و با يك طرح پيش ساخته، شكاف و
اختلاف در سپاه عراق را فراهم آورد و داستان حكميّت و خيمهشببازى خوارج را به
راه انداخت. سابقهى اين خاندان و موضعگيرى آن در برابر اسلام و پيامبر (ص) عزيز
بر كسى پوشيده نيست. مادر معاويه، هند دختر عتبة بن ربيعة بن عبد شمس است. او در
عداوت با رسول خدا (ص)، معروف و در جنگ احد سردستهى كجاوههاى زنان و رهبر
نوازندگان و آوازخوانان بود.
هشام بن سائب كلبى نسّابة معروف عرب نقل كرده است كه:
چون وحشى غلام جبير بن مطعم، حضرت حمزه سيّد الشّهداء (ع) را در جنگ
احد شهيد كرد، هند بر سر نعش حمزه بيامد و جگر آن حضرت را بيرون آورد و بمكيد و
بجويد و اعضاى مباركش را مثله كرد و به رشته كشيد و از آن گردنبند درست كرد و بر
گردن آويخت. هند از اين روز به «آكلة الاكباد»، هند جگرخوار، معروف شد. پدرش، ابو
سفيان منشأ هرفتنه بود و در شقاق زيست و بر نفاق مرد، گفتهاند:
روزى ابو سفيان، بر الاغى سوار بود، معاويه زمام شتر را در دست داشت
و يزيد پشت سر الاغ بود.
پيامبر (ص) درمورد اين منظره فرمودند:
«لعن اللّه الرّاكب و القائد و السّائق».
خدا لعنت كند سوار را و راننده را و ترغيبكننده را.
حكيم سنائى غزنوى در اين ابيات، فجايع اين خاندان را نسبت به خاندان
پيامبر گرامى (ص)، نيك برشمرده و به نظم كشيده است:
اسم الکتاب : ادبيات سياسى تشيع المؤلف : آيينه وند، صادق الجزء : 1 صفحة : 246