التلقّي
هو أن يستقبل الحضري البدوي قبل وصوله إلى البلد ويخبره بكساد ما معه كذباً،
ليشتري منه سلعته بالوكس وأقل من ثمن المثل.[1]
وكس به
معناى نقص و ضرر است و در حقيقت جمله بعدى در نهايه تفسير وكس
است.
در تعريف
مزبور دو قيد ذكر شده است: يكى تقييد استقبال به حضرى و بدوى است كه دليلى ندارد،
مهم اصل استقبال و تلقى است؛ خواه شهرى به استقبال بدوى (بيابان نشين) برود يا
شهرى به استقبال قروى (روستايى) برود، يا حضرى به استقبال حضرى ديگر برود و ....
قيد ديگر
«ويخبره بكساد ما معه كذباً» است كه دليلى ندارد و بر خلاف ظواهر نصوص و فتاواى
قوم است و اصولًا استقبال با اين قيد حرام است، نه مكروه. و شايد فتواى اهل سنّت
به حرمت تلقى ركبان به اين جهت باشد. بنابراين، تعريف صحيح آن است كه مرحوم شهيد
ثانى در مسالك آورده است:
التلقّي
الخروج إلى الركب القاصد إلى بلد للبيع عليهم أو الشراء منهم.[2]
امام راحل
نيز در متن تحرير چنين آورده است:
واستقبالهم
للبيع عليهم أو الشراء منهم قبل وصولهم إلى البلد.
جمله حضرت
امام تفسير تلقّى ركبان و قوافل است و افزودن قوافل براى اين است كه اختصاص به
ركبان و فرسان (سوارهها، اعم از شتر سوار يا اسب سوار) ندارد بلكه مطلق قافلهها
را كه مال التجاره حمل مىكنند و آن را از نقطهاى به نقطه ديگر مىبرند شامل
مىشود.
بنابراين
تلقى ركبان يعنى به استقبال قافلهها رفتن تا در وسط راه و قبل از رسيدن به