اسم الکتاب : قانون مدنى و فتاواى امام خمينى المؤلف : كيائى، عبد الله الجزء : 1 صفحة : 657
تصديق كند ليكن
ادعا كند كه قبل از آنكه منكر آن شود تلف شده است، ادعايش شنيده نمىشود، و قسم و
بينه- با اشكالى كه دارد- از او پذيرفته نيست. امّا اگر ادعا كند كه بعداً تلف شده
است ادعايش شنيده مىشود، ليكن احتياج به بينه دارد. و با اين حال اگر انكارش بدون
عذر باشد ضمان بر عهده او ثابت است.
ج 2 ص
547
(278- 310-
616)
مسأله
29- اگر به وديعه اقرار كند سپس بميرد، پس اگر آن را در عين مشخص معيّن
كه در حال مرگش موجود بوده تعيين كرده باشد، همان عين از تركهاش خارج مىشود. و
همچنين است اگر آن را در ضمن چند مصداق از يك جنس كه در حال مرگ موجود بوده،
تعيين كرده باشد، مثل اين كه بگويد: «يكى از اين گوسفندها از فلان كس نزد من وديعه
مىباشد» پس در صورتى كه ورثه احتمال راست گفتن او را بدهند و آن را تشخيص ندهند
بر ايشان لازم است كه با آن معامله موردى را بكنند كه اجمالًا بدانند يكى از آنها
مال فلانى است و اقوى تعيين كردن آن با قرعه است. و اگر وديعه را معين كند و مالك
را تعيين ننمايد، از موارد مجهول المالك مىباشد و حكم آن در كتاب خمس گذشت. و آيا
قول مودع معتبر است و تصديق او واجب است اگر آن را در عين مخصوصى معين كند و
راستگويى او محتمل باشد؟ دو وجه است كه وجيهترين آنها عدم وجوب تصديق او است. و
اگر مستودع به هيچ يك از دو صورت آن را تعيين نكند به اين كه بگويد: «در اين تركه،
فلان كس وديعهاى نزد من دارد» سپس بدون فاصلهاى- كه احتمال رد كردن يا تلف شدن
بدون تفريط در اين فاصله برود- بميرد، ظاهر آن است كه قول او معتبر است، پس بنابر
احتياط (مستحب) بايد با صلح تخلص پيدا كند و احتمال قوى دارد كه (در تعيين آن) به
قرعه عمل نمايند. و با يكى از دو احتمال گذشته (احتمال ردّ كردن، و احتمال تلف شدن
بدون تفريط) اگر بگويد: «در اين تركه نزد من وديعهاى است» در وجوب (پرداختن آن از
تركه) تردّد است. البته اگر بگويد، «نزد من وديعهاى است» بدون هيچ تعيينى، يا با
تعيين مختصرى و ذكر نكند كه وديعه در تركه من است، ظاهر آن است كه مادامى كه تلف
آن با تفريط يا تعدى معلوم نباشد چيزى در تركه واجب نيست. ج 2 ص 547
(869- 28-
1271- 1278)
اسم الکتاب : قانون مدنى و فتاواى امام خمينى المؤلف : كيائى، عبد الله الجزء : 1 صفحة : 657