responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها المؤلف : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    الجزء : 1  صفحة : 80

اشكال‌

بسا گويند: قوه حافظه، ملكه‌اى است كه با تمرين و پرورش، قوى و تيز مى‌شود. از اين روست كه مى‌بينيم كه شنوايى كور بسيار قوى‌تر از شنوايى بيناست؛ زيرا به جاى چشم از آن كمك مى‌گيرد؛ و نيز تاجر بى‌سواد داراى حافظه قوى‌ترى نسبت به تاجر باسواد است؛ چرا كه اولى- بر خلاف دومى- بيشتر بر حافظه‌اش تكيه مى‌كند و آن را به كار مى‌گيرد.

پاسخ‌

اگر اين نوع رويكرد درباره ماجراى حافظه صحابه درست باشد و اينكه عرب داراى حافظه قوى بودند؛ به ويژه صحابه (كسانى كه خدا آنان را براى پاسدارى از شريعت و صيانت از آن وپذيرش مسئوليت و تبليغ آن براى آيندگان، آماده ساخت). پس چگونه مى‌توان توضيح داد آنچه را كه خطيب- در روايت مالك- و بيهقى (در شعب الإيمان) و قرطبى در تفسيرش به اسناد صحيح از عبدالله بن عمر آورده است كه گفت:

«تَعَلَّم عُمر سورةَ البقرة في اثنتي عَشَرَة سنة، فلمّا خَتَمها نَحَرَ جَزوراً»[1]

؛ عمر سوره بقره را در دوازده سال آموخت، چون به پايان برد، شترى را قربانى كرد.

در اين باره چه مى توانيم بگوييم؟ آيا بايد به تخطئه شيخ عبدالغنى و استاد ابو زهو (و هر كه اين ديدگاه را انتخاب نموده بپردازيم يا ابن جوزى و ذهبى و قرطبى را- براى اين خبرى كه آورده‌اند- تخطئه كنيم؟

چاره‌اى نمى‌ماند جز اينكه چيز ديگرى غير از حافظه و نازيدن به آن در ميان باشد، كه به زودى روشن خواهد شد.

استاد يوسف العشّ در مقدمه كتاب تقييد العلم مى‌نويسد:


[1] . شرح نهج البلاغه 12: 66؛ الدرّالمنثور 1: 54؛ سيرة عمر( ابن جوزى): 165؛ تفسير قرطبى 1: 40( در اين مأخذ آمده است: فى بضع عشرة سنة)؛ تاريخ الإسلام( ذهبى) عهد الخلفاء الراشدين: 267.

اسم الکتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها المؤلف : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    الجزء : 1  صفحة : 80
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست