بر ابو جعفر
[امام جواد] عليه السلام وارد شدم و كتابهايى از پدرش همراهم بود. آن حضرت به
خواندنِ آنها پرداخت و كتاب بزرگى را بر چشمانش گذاشت و گفت: والله، خط پدرم
مىباشد و به گريه افتاد تا آنجا كه اشكهايش سرازير شد[1].
و
احمد بن ابى خَلَف روايت مىكند:
بيمار
بودم، ابو جعفر عليه السلام به عيادتم آمد، كنار بالينم كتاب يوم و ليلة بود. از
آغاز تا پايان آن را ورق زد و [سه بار] فرمود: خدا يونس را رحمت كند ...[2]
و
از آن حضرت روايت شده كه فرمود:
در
كتاب علي عليه السلام آمده كه انسان، شبيهترين چيزها به معيار (ترازو) مىباشد؛
يا راجح (و سنگين) است به علم- و يك بار فرمود به عقل- و يا ناقص (و سبك) است به
جهل[3].
امام
جواد عليه السلام بر اهميتِ تدوين تأكيد مى ورزيد زيرا تدوين سبب ماندگارى بيشترى
در اذهان مى شود تا نقل تنها، بلكه در ذهن كسى كه برايش نقل صورت مىگيرد پايدارتر
مىماند؛ به ويژه آنكه در ميانِ خوانندگان كسانى خط امام عليه السلام را
مىشناختند.
از
عبدالعزيز مُهْتَدِى حكايت شده كه از امام جواد عليه السلام درباره يونس بن
عبدالرحمان پرسيد، امام عليه السلام به خط خود نوشت:
او
را دوست مىدارم و برايش رحمت مىطلبم، هرچند همشهريانِ تو مخالفاند[4].
[4] . رجال كشّى: 413؛ مقصود از« بلد» بصره است- چنان
كه در شرح اصول كافى مازندرانى 6: 7 هست- اهل بصره در آن زمان عثمانى و پيرو رأى و
اجتهاد بودند و از دشمنانِ مكتب تعبّد و تدوين به شمار مىآمدند.