جعفر فرمود:
بر قياس حمل نكنيد، هيچ چيزى نيست كه قياس به عدل (و صدق) آن حكم كند مگر اينكه
قياسِ [ديگر كه با قياس نخست تعارض دارد] آن را درهم مىشكند[1].
همچنين
امام رضا عليه السلام درباره كسانى كه در شبهه مىافتند و امرِ دين بر آنان مشتبه
مىگردد، مىفرمايد:
اينان
قومىاند كه شيطان در انديشهشان راه يافته است؛ آنان را با شُبهه مىفريبد و امر
دينشان را بر آنها مشتبه مىسازد.
اينها
مىخواهند از پيش خود هدايت شوند، مىگويند: براى چه؟ چه وقت؟ چگونه؟ هلاكت از
همين مأواى احتياط به سراغشان مىآيد و اين دستاورد خودشان است «پروردگارت هرگز به
بندگان ستم نميورزد».
شايسته
نيست آنان چنين روندى را در پيش گيرند، بلكه بر آنها واجب است هنگام تحيُّر
بازايستند و آنچه را نمىدانند به داناى كار و كسى كه استنباطِ درست دارد،
بازگردانند؛ زيرا خداى متعال مىفرمايد: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى
الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ
يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ
«اگر
آن را به خدا و رسولش و اولياى امرِ خود باز مىگرداندند، البته كسانى از آنان كه
مىتوانند آن را استنباط كنند، مىفهميدند»[2].
يعنى
آل محمّد صلى الله عليه و آله ايشان كسانىاند كه از قرآن استنباط مىكنند و حلال
و حرام آن را مىشناسند، و ايناناند حجّت خدا بر خلق[3].
امام
رضا عليه السلام صحيفهاى دارد كه آن را از پدرانش روايت مىكند و «صحيفة الرضا»
ناميده مىشود، و بارها به چاپ رسيده است.