«اگرشخصى
در حال مرگ است ومالى دارد، براى پدر ومادر و نزديكان به معروف [خداپسندانه]
وصيّت كند، اين كار بر پرهيزكاران حق است»[2].
[با
اين همه دليل و شاهد] شما مىپنداريد كه بهرهاى از ارث براى من نيست ...[3]
در
اينجا ابوبكر ناگزير شد ادعا كند او به تنهايى از پيامبر صلى الله عليه و آله
شنيده كه فرمود:
«نحن
معاشر النبياء لا نورِّث درهماً و لا دينارا»
«ما
گروه انبيا درهم و دينار- به ارث- برجاى نمىگذاريم».
اين
اختلاف دومى بود؛ زيرا حضرت زهرا عليها السلام به عمومات ارث در قرآن و اينكه داود
براى سليمان ارث برجاى گذاشت و ... با ابوبكر به معارضه برخاست.
در
اثباتِ بطلان ادعاى ابوبكر همين بس كه او خود به زُبير بن عوّام (داماد دخترش
اسماء، مادر عبدالله بن زبير)، محمّد بن مَسْلَمَه و ديگران از اموال برجاى مانده
از پيامبر صلى الله عليه و آله، ارث داد[4].
از
اينجاست كه مىتوانيم دريابيم كه اين دو باب فقهى (بيشتر از ديگر بابها) گاه دچار
تبديل و دگرگونى شدهاند و زمانى به جهل گرفتار آمدهاند.