responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها المؤلف : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    الجزء : 1  صفحة : 403

نمى‌توانم آنچه را پيش از من بوده و در شهرها گشته و مردم به آن ارث برده‌اند، بازگردانم‌[1].

زكاتِ اسب‌

بلاذرى در الأنساب به اسناد از زُهْرى، آورده است كه:

عثمان از اسبان زكات مى‌ستاند، اين كارِ او انكار شد و گفتند كه رسول خدا فرمود: زكاتِ اسب و بنده را بخشيدم‌[2].

احتمال مى‌رود كه عثمان در اين مسئله، پيرو عمر باشد؛ زيرا ابن حزم در المُحَلّي از ابن شهاب روايت كرده است كه:

سائب (فرزند خواهر نمر) به او خبر داد كه:

وى زكاتِ اسبان را براى عمر مى‌آورد.

ابن شهاب مى‌گويد: عثمان بر اسبان زكات نهاد[3].

از حارثه نقل شده است كه گفت:

گروهى از شاميان پيش عمر آمدند، گفتند: اموال و اسبان و بردگانى به دست آورديم، دوست داريم زكات آنها را بپردازيم واموالمان پاك گردد!

عمر گفت: دو يار پيش از من اين كار را نكردند، من نيز به آن دست نمى‌يازم! [بايد مشورت كنم‌].

آن‌گاه با اصحاب محمّد صلى الله عليه و آله (كه در ميانشان على- رضى الله عنه- بود) مشورت كرد. على گفت: كار نيكى است اگربه عنوانِ ماليات ثابت- بعد از تو- درنيايد[4].


[1] . المستدرك على الصحيحين 4: 372، حديث 7960؛ سنن بيهقى، حديث 12077.

[2] . أنساب الأشراف 5: 26؛ و نگاه كنيد به: المُحَلّى 5: 227- 229.

[3] . المُحلّى 5: 227.

[4] . مسند احمد 1: 14، حديث 82؛ سنن دارقطنى 2: 126، حديث 2 و 3؛ المستدرك على الصحيحين 1: 557، حديث 1456.

اسم الکتاب : منع تدوين حديث انگيزه ها و پيامدها المؤلف : شهرستانى، سيد على؛ مترجم سيد هادي حسيني    الجزء : 1  صفحة : 403
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست