در هنگام
استنباط احكام موكول كردهاند، براى همين بايد تمام كتابهاى حديثى را مورد نقد و
بررسى قرار داد و بر طبق علم رجال و درايه، احاديث صحيح را از غيرصحيح بازشناسى
كرد. بزرگانى از قبيل مرحوم كلينى، شيخ طوسى و صاحبان صحاح و مسانيد، احاديث
مختلفى را نقل مىكردهاند و چنين نبوده است كه تمام آنچه را نقل مىكنند، قبول
داشته باشند؛ زيرا در اين صورت، بسيارى از احاديث كنار گذاشته مىشد و آيندگان از
منابع عظيم روايى، محروم مىماندند. علاوه براين، دايره اجتهاد هرچه بيشتر محدود
مىشد و مجتهدان از بسيارى از رواياتى كه از منطوق يا مفهوم آن مىتواند استفاده
كرد، محروم مىشدند و ....
به
هر صورت، شبهه تحريف، از شبهاتى است كه شايسته نيست بيش از اين درباره آن صحبت
شود؛ زيرا شبهه در مقابل بداهت است. اخبار تحريف، علاوه بر اين كه با يكديگر تعارض
و تضاد دارند، خبرهاى واحد هستند و خبر واحد نمىتواند در مقابل متواترى قرارگيرد
كه «قطع» ايجادمىكند. اين قرآنى كه در دسترس ماست، همان قرآنى است كه بر پيامبر
اكرم (ص) نازل گرديده، بدون آن كه چيزى از آن كم، يا اضافه شده باشد.