كالا را از
او خريدارى كرد و بهاى آن را نپرداخت. مرد زبيدى دادخواهى نزد قريش برد، ولى
قريشيان از يارى كردن زبيدى بر ضد عاص بن وائل خود دارى كردند و او را از خود
راندند. مرد زبيدى با مشاهده اين وضع نامناسب از كوه ابو قبيس بالا رفت و مردم را
به يارى طلبيد و زبير بن عبد المطلب به پاخاست و مردم را به پيمان يادشده فراخواند
و بدينسان، پيماننامه عملى شد، آنگاه همگى نزد عاص بن وائل شتافته و كالاى مرد
زبيدى را از او ستاندند و به صاحبش سپردند.[1]
6.
بازرگانى با اموال خديجه
به
جهت موهبت اخلاقى بسيار پسنديده و همت والا و امانتدارى و راستگويى رسول اكرم صلّى
اللّه عليه و اله و سلم، شخصيت آن بزرگوار در جامعه مكّى خوش درخشيد و دلها به
سمت او جذب شد. وى سلاله خاندانى پاك بهشمار مىآمد، اما فقر و تنگدستى حاكم بر
خانواده ابو طالب كه پيامبر نيز در آن به سر مىبرد، سبب شد تا ابو طالب به
برادرزاده خويش پيشنهاد كند با دارايى خديجه دختر خويلد به بازرگانى و تجارت
بپردازد. در آن دوران 25 بهار از عمر شريف رسول خدا مىگذشت.
ابو
طالب براى عملى ساختن اين كار نزد خديجه شتافت و قبل از همه وى را در جريان امر
قرار داد و خديجه با شناخت قبلى خود از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم
بلافاصله آن را پذيرا و فوق العاده شادمان گشت و در آن سفر بازرگانى دو برابر